نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۷/۰۸

سلاااااااام
خوبید؟
در جریان هستید که کار جدید تیم رادیو7 با عنوان صد برگ به زودی کار خودشو شروع میکنه...

100 برگ برنامه ایه که از 11 مهر 94 هرشب از شنبه تا پنجشنبه ساعت 9تا 10 از شبکه 4 سیما روی آنتن می ره.

گفتنی است تکرار این برنامه روز بعد ساعت 1.5 ظهر پخش خواهد شد.


با اومدن برنامه صدبرگ، برنامه رادیو7 پرونده اش بسته می شود، پس بالطبع کار این وبلاگ نیز تموم خواهدشد.
اما طی مشورت با دوستان، قرار شد مم بعد درباره برنامه صد برگ مطلب بذاریم... اما خب چون بلاگفا چندماهیه که با مشکل روبر هست و مطالب و نظرهای وبلاگ ها خود به خود حذف میشن، تصمیم گرفتم به محیط جدید نقل مکان کنیم و از اون محیط جدید در خدمت شما باشیم. فعلا علی الحساب یه وبلاگ جدید واسه برنامه جدید درست کردم.
اسم وبلاگ رو نمیشه تو پست گذاشت، بلاگفا خطا میگیره واسه این تو عکس اسمش رو نوشتم. پس روش کلیک نکنید اگه میخواهید وب جدید سر بزنید یا اسمش رو بنویسید یا اینکه از لینکی که تو کامنت گذاشتم بردارید و کپی کنید

امیدوارم از محیط جدید خوشتون بیاد و باز هم مثل این چندسال گذشته همراهمون باشید

خب حالا بریم ببینیم که صدبرگ چطور برنامه ایه و چه بخش هایی داره:
فعلا اوایل برنامه قراره که منصور ضابطیان، رشید کاکاوند و امیرعلی نبویان اجرا را بر عهده داشته باشند.

جناب صوفی درباره برنامه توضیحاتی بدین شرح داده اند:
ما در برنامه مهمانان و کارشناسان مختلفی را دعوت می کنیم و بخشی از گفتگوها را هم به استودیوی زنده برنامه خواهیم برد اما این گفتگوها با دیگر برنامه های گفتگومحور معمول متفاوت خواهد بود. همچنین در برنامه بخشی داریم که به ادبیات کهن نگاهی می اندازیم و با حافظ خوانی، سعدی خوانی، مولوی خوانی و... سعی می کنیم تا حداقل نام این افراد برای مخاطبان مرور شود. این بخش با شباهت هایی در «رادیو هفت» هم اجرا می شد اما اینجا رویکرد جدیدی پیدا کرده است و روی نکات فرهنگی و اجتماعی تاکید بیشتری می شود.



 


محمد صوفی درباره آیتم هایی از «رادیو هفت» مثل گفتگو با کودکان که طرفداران بسیاری داشته است، عنوان کرد: ما در این برنامه هم با کودکان گفتگو می کنیم اما این گفتگوها اینجا کمی متفاوت خواهد شد به طور مثال با خانواده های کودکان نیز گفتگو می کنیم و قرار است سخنان والدین و بچه ها را بسنجیم.
 


تهیه کننده «صد برگ» در پایان به بخش دیگری از این برنامه اشاره و عنوان کرد: ما در این برنامه بخشی را با عنوان «برگ اول» داریم که قرار است ابتدای رمان های معروف دنیا را برای مخاطبان بخوانیم و بعضی از چهره های فرهنگی و هنری این بخش را اجرا می کنند که البته به صورت هر شبی نخواهد بود.

خبرها رو تا اینجا داشته باشید تا خبرهای دیگه به دستمون برسه


فعلا تو هردوتا وبلاگ هستیم تا بعد ایشالا کاملا اسباب کشی کنیم به وبلاگ جدید
به خونه جدیدمون هم سر بزنید

فکرکنم صدبرگ تنها برنامه ای باشه که قبل از شروعش چندتا وبلاگ براش ساخته شده:)))


یاعلی

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : یکشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۰۸

اعضای خانواده بزرگ رادیو7
سلام
حالتون چطوره؟

پیشاپیش رحلت جانگداز پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و شهادت مظلومانه سبط اکبرش حضرت امام حسن مجتبی (ع)  و آفتاب هشتم امامت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) رو تسلیت میگم.

«رادیو هفت» به دلیل تقارن با این ایام سوگواری به مدت سه شب تعطیل می‌شود.

محمد صوفی - کارگردان و تهیه‌کننده «رادیو هفت» - در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن اعلام خبر بالا گفت: «رادیو هفت» روزهای سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه دهم، یازدهم و دوازدهم دی ماه به دلیل تقارن با ایام سوگواری شهادت امام رضا(ع) و امام حسن (ع) و همچنین رحلت پیامبر(ص) پخش نمی‌شود.

او خاطرنشان کرد: هنوز گفت‌وگوی مهمان جدیدی را برای پخش ضبط نکرده‌ایم و هفته‌ی آینده مشخص می‌شود که مهمانان جدید برنامه چه کسانی هستند.


دوستان زیادی از ما خواسته بودند فیلم فال شماره5 شب یلدا رو که جناب کاکاوند گرفتند رو برای دانلود بذاریم.ما هم اطاعت امر کردیم و تو این پست دانلود این ویدئو رو براتون گذاشتیم

دانلود فال شماره5 شب يلدا

همچنین در این پست یه عکس از رادیو هفتی ها براتون گداشتیم

عکس (مهدی عباسی،نیلوفر لاری پور،میلاد کی مرام و منصور ضابطیان)

رقابت «ماه عسل»، «رادیو هفت» و «پارک ملت» در جشنواره جام‌جم

لیست برنامه‌های گفتگو محور ترکیبی با موضوع اجتماعی که به مرحله داوری سومین جشنواره تلویزیونی جام‌جم راه یافته‌اند، اعلام شد.

به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، تعداد 57 عنوان برنامه از شبکه‌های یک، دو، سه، چهار، تهران، آموزش، سلامت، ورزش، نمایش و جام‌جم در مرحله داوری جشنواره حضور دارند.

بر این اساس شبکه یک با شش برنامه، شبکه دو با 16 برنامه، شبکه سه با 9 برنامه، شبکه چهار با شش برنامه، شبکه تهران با 12 برنامه، شبکه جام جم با سه برنامه، شبکه آموزش با دو برنامه و شبکه‌های ورزش، نمایش و سلامت هر کدام با یک برنامه در مرحله داوری برنامه های گفت و گو محور با موضوع اجتماعی حضور دارند.

از جمله این برنامه‌ها می توان به رادیو هفت، سیمای خانواده، هنگام درنگ، پندار ، پندار 2، زنده باد زندگی، رو به خورشید، عصر خانواده، کافه سپید، روستای ما، سپید پر رنگ، فرش سپید، روز از نو، خانومی که شما باشید، جمع ما، دور خیز، کافه سوال، شش تائیا، اینجا ایران است 1، همراه ایرانیان، گام هشتم و نیمروز اشاره کرد.

همچنین برنامه‌های ویتامین ث، ماه عسل 92، شناسنامه، پشت صحنه، خلاف جهت، چهل دقیقه بدون قضاوت، دیروز،امروز،فردا، عشق من؛ایران من، ماه من سلام، صبح بخیر ایران، از نگاهی دیگر، به خانه بر می گردیم، زاویه، تهران 20، سلام تهران، حس مشترک، فراسو، اردیبهشت – سری 13، راز (سری پنج)، گفتگوی تنهایی3، میراث، مستند دفاع مقدس، مشاهیر تهران و شب بیادماندنی از دیگر برنامه های حاضر در مرحله داوری برنامه های گفت و گو محور ترکیبی با موضوع اجتماعی سومین جشنواره جام جم است.

برنامه‌های ساعت 25، راه شب، روزی روزگاری، صبحی دیگر، پارک ملت، کمی متفاوت، بیست و دو، محله ما، شب آفتابی، رتبه ها و دور میز شب هم از دیگر برنامه هایی هستند که در جشنواره جام جم رقابت می‌کنند.

داوری برنامه‌های گفت و گو محور ترکیبی بر عهده مجید شعبانپور، علی بخشی زاده، جواد آتش افروز، محمود اشتری، محمد صالح علاء، عباس سلیمی نمین و دکتر صابرآملی است.



در ضمن در ادامه مطلب یه گفتگو با مهدی پاکدل درباره حضور در رادیو7 رو قرار دادیم.

تاریخ گفتگو نمیدونم برای کی هست باید قدیمی باشه ولی چون ما قبلا نذاشته بودیم تو این پست ترجیح دادیم بذاریمش.

با تشکر از خاطره عزیز برای فرستادن این گفتگو و این عکس


التماس دعای فراوان

یاعلی


********************************************************************************
پ.ن: خبر بالا "رقابت «ماه عسل»، «رادیو هفت» و «پارک ملت» در جشنواره جام‌جم"رو جدید تو پستم قرار دادم :)

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : دوشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۸

بنام خدای جهان آفرین            زمین آفرین آسمان افرین

سلام علیکم

حال و احوالتون چطوره؟

خوبید؟

اول از همه بگم که رادیو7 امشب 18 آذر را خانم مهسا ملک مرزبان اجرا خواهند کرد

امروز هم با یه پست غنی اومدیم پیشتون*

در بخش اول متن كامل گفت‌وگو با محمد صوفی و منصور ضابطیان، در مجله فیلم هست

و در بخش بعدی اخباری حوزه رادیو7 و گفتگو در باب این اخبار با منصور خان ضابطیان هست که در ادامه مطلب خواهیم دید

'گفتگوی ماهنامه سینمایی فیلم با سازندگان رادیو7 یعنی آقایان منصور ضابطیان و محمد صوفی

تله‌رادیویِ شیک وطن


در روزهایی که تماشا نکردن تلویزیون و نفی آن تبدیل به یک ژست روشنفکرانه شده و مدام به برنامههای آن ایراد گرفته میشود، در دورانی که شبکههای فارسی‌‌زبان ماهوارهای مدام رو به افزایش هستند و با همان تولیدات نازلشان با تلویزیون ایران رقابت میكنند، برنامهای وجود دارد به نام رادیو۷ که با استقبال روزافزونی مواجه شده است؛ آن هم در كانالی مثل «آموزش» كه خیلی از برنامهسازان زیاد جدیاش نمیگرفتند و حاضر نبودند برنامهشان در آن پخش شود. اما منصور ضابطیان و محمد صوفی در همین كانالِ ظاهراً كممخاطب یكی از جذابترین و پربینندهترین برنامههای تلویزیون را ساختهاند كه نشان میدهد برنامه‌ی خوب و جذاب، راهش را در هر شرایطی باز میكند. پالودگی و شفافیت تصاویر این برنامه در همنوایی با موسیقی و حس لطیف واژهها ترکیب بدیعی ساخته که هر سلیقهای را جذب میکند. به مناسبت ورود به چهارمین سال تولید و پخش این برنامه‌ی «تلهرادیو» [واژهای مندرآوردی برای یك برنامه‌ی رادیویی تلویزیون!] با سازندگانش گفتوگویی كردیم. اهمیت این برنامه و لذت گفتوگو درباره‌ی جزییات آن باعث شد این مصاحبه طولانیتر از آنچه انتظارش را داشتیم بشود. نسخه‌ی خلاصه‌تر این گفت‌وگو در شماره‌ی ۴۶۵ ماهنامه‌ی «فیلم» چاپ شد و اكنون نسخه‌ی كامل را می‌خوانید.به نظر می‌رسد با یك زوج برنامه‌ساز جدانشدنی طرف هستیم. همکاری شما با محمد صوفی از کجا شروع شد؟منصور ضابطیان: ما سال ۱۳۷۳ با هم کلاس کنکور می‌رفتیم. آن‌جا با هم آشنا شدیم. سال بعد هر دو دانشگاه قبول شدیم؛ من یک دانشگاه، آقای صوفی دانشگاهی دیگر و این رابطه ادامه داشت. کارهای مشترکی در همان دوران دانشجویی انجام دادیم. آقای صوفی می‌ساخت و من تدوین می‌کردم، یا متن را می‌نوشتم. در برنامه‌هایی كه من می‌ساختم هم محمد کنار دستم بود و با هم کار را پیش می‌بردیم. این همكاری ادامه داشت تا فارغ‌التحصیل شدیم. من همزمان کار روزنامه‌نگاری را هم شروع کرده بودم اما اغلب کارهای تلویزیونی را با هم انجام می‌دادیم.
ایده‌ی رادیو هفت متعلق به کدام‌تان است؟

ضابطیان: مال من!
چه‌طور شد که برنامه را بردید به كانال آموزش؟
محمد صوفی: فکر اولیه‌مان بر این اساس بود که این ایده را برای شبکه‌ی جام‌جم کار کنیم. قرار بود اسم برنامه باشد «رادیو وطن». همزمان شد با این‌که مدیران كانال آموزش می‌خواستند دو ساعت به زمان آخر شب برنامه‌های‌شان اضافه کنند. در عین حال دکتر پورحسین و دکتر کجوری که در این كانال حضور داشتند به ما پیشنهاد دادند که کاری مشترک با هم داشته باشیم. ما هم طرح رادیو وطن را آماده داشتیم و ارائه کردیم؛ به واسطه‌ی این‌که قرار بود برنامه از كانال هفت (آموزش) پخش شود نامش تغییر کرد به رادیو هفت. قرار بود برنامه در ۲۰ تا ۲۵ قسمت برای ماه رمضان سال ۸۹ آماده شود. به دلیل استقبالی که شد گفتند تا پایان شهریور هم ادامه بدهید، بعد گفتند یک ویژه‌برنامه برای پاییز آماده کنید و همین‌طور مقطع به مقطع پیش رفتیم تا امروز.

پس از اول قرار بر این نبود که برنامه ادامه‌دار باشد؟

صوفی: اصلاً قرار بود یک برنامه‌ی ۲۰- ۲۵ قسمتی باشد اما چنان استقبالی شد که تا به امروز ادامه پیدا کرده.

اما این برنامه با فرم كلی برنامه‌های كانال آموزش تفاوت دارد. متوجه این مغایرت بودید؟
صوفی: فکر نمی‌کنیم این برنامه با ذات شبکه آموزش منافاتی داشته باشد. متاسفانه تصوری که در گذشته از كانال آموزش به وجود آمده بود این بود که قرار است این شبکه حساب و دیفرانسیل و این‌جور چیزها را پای تخته آموزش بدهد اما با آمدن دکتر پورحسین اصولاً رویکرد كانال آموزش تغییر کرد و رفت به این سمت که آموزش غیرمستقیم باشد. ما هم معتقدیم که اگر ایده‌ی اصلی رادیو هفت آرامش است باید یاد بگیریم که چه‌طور این آرامش را در خودمان ایجاد کنیم، پس برنامه‌ی ما هم آموزشی غیرمستقیم در همین رابطه است و به همین خاطر فکر نمی‌کنیم مغایرتی با كانال آموزش داشته باشد.

این ایده یك‌باره به ذهن‌تان رسید یا این‌که الگویی داشتید و از جایی الهام گرفتید؟
ضابطیان: نه، برنامه‌ی خاصی که این شکلی باشد ندیده بودم. شاید فرم‌هایی از اجرای رادیویی را در كانال‌های تلویزیونی دیده بودم اما نه به این شکل که كسانی بیایند و متن بخوانند که جایی دیگر آن‌ها را در کسوت و به شکل متفاوتی دیده‌ایم.

وقتی که ایده‌ی رادیو وطن را داشتید هم تصمیم‌تان همین بود که برنامه آرامش‌بخش باشد؟ با توجه به این‌که آن ایده متعلق به كانال جام‌جم بود چه آرامشی را می‌خواستید به مخاطب آن سوی آب هدیه کنید؟
ضابطیان: ببینید در آن مقطع فرم برایم اهمیت زیادی داشت و به فرمی فکر می‌کردم که بتواند ادبیات و موسیقی را با هم ترکیب کند. وقتی بنا شد این برنامه را برای یک كانال داخلی تولید کنیم، همزمان شد با وقتی که شرایط اجتماعی پیرامون‌مان را می‌دیدم. به خصوص شرایط جامعه‌ی شهری، ترافیک در شهرهای بزرگ، آن موقع یادم هست که تابستان خیلی گرمی بود، آلودگی هوا، روابط غلط اجتماعی و... بعد دیدم همه‌ی ما درگیر این‌ ماجراها هستیم و وقتی که شب به خانه می‌آییم، می‌خواهیم استراحت کنیم و سرگرم شویم. مثل هرجای دیگر دنیا رسانه‌ی کاملاً سرگرم‌کننده تلویزیون است و تلویزیون ما مثل تلویزیون همه جای دنیا آن‌چه به مخاطب می‌دهد سریال است. موضوع سریال چیست؟ خیانت، دزدی، کلاهبرداری، طلاق و فکر کنید همه‌ی این‌ها را بگذاری کنار ذهنیت آدمی که از صبح درگیر همین مشکلات و بحران‌های اجتماعی است. خب فکر کردیم شب که این آدم می‌خواهد به رختخواب برود، چه‌جوری و با چه روحیه‌ای می‌رود؟ به همین خاطر بود که فکر کردیم بیاییم یک برنامه‌ی یک ساعته‌ی آرامش‌بخش با آن فرمی که در رادیو وطن مدنظرمان بود بسازیم تا بتوانیم این مخاطب آشفته را آرام کنیم و بعد به رختخواب بفرستیم. ما قرار نیست مشکل خاصی را حل کنیم بلکه فقط می‌خواهیم این آدم قبل از خواب کمی رِفرِش شود تا صبح که دوباره می‌خواهد با این مشکلات موجه شود کمی انرژی‌اش از قبل بیش‌تر باشد.

فکر می‌کنید به خاطر همین وضعیت بود که برنامه ادامه پیدا کرد؟ به عبارت بهتر مخاطب به این برنامه نیاز داشت که تا این‌جا ادامه پیدا کرده؟

صوفی: فکر می‌کنم وقتی برنامه‌ای از جنس خود مردم باشد و شکل خود مردم و زندگی آن‌ها باشد و مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند برنامه‌ی موفقی می‌شود و رادیو هفت هم از این قاعده مستثنی نبوده.
ضابطیان: حتی زمانی پیش آمد که ما می‌خواستیم برنامه را تمام کنیم. به دلیل مشکلات و گرفتاری‌های شخصی، مشکلات مالی که با آن مواجه بودیم و دلخوری‌هایی که به هر حال هر برنامه‌سازی کم‌وبیش با آن مواجه می‌شود. اما به جرأت می‌گویم مردم نگذاشتند. در یک برهه‌ای پیش از عید پارسال که اعلام کردیم برنامه تا عید پخش می‌شود و بعد از آن تمام خواهد شد دیگر جرأت نمی‌کردیم بیرون برویم. به خاطر این‌که همین‌طور که بیرون راه می‌رفتیم، مدام باید به مردم جواب پس می‌دادیم. و بعد وقتی تمام حرف‌ها و ممانعت‌های مردم را کنار هم می‌گذاشتی به این نتیجه می‌رسیدی که برنامه‌سازی تلویزیونی از جایی به بعد دیگر فقط برنامه‌سازی نیست بلکه شکلی از یک وظیفه‌ی اجتماعی پیدا می‌کند. انگار وظیفه داری اتفاقی را به وجود بیاوری که این اتفاق می‌تواند خیلی هم کوچک باشد و ما هم ادعایی نداریم که اتفاق خیلی بزرگی را سبب شده‌ایم. اما در نگاه خیلی از مردم همین اتفاق کوچک روزنه‌ و جای تنفسی است که اگر تو می‌توانی این کار را بکنی حق نداری متوقفش کنی. به همین خاطر علیرغم مشکلاتی که وجود داشته تا الان جرأت نکرده‌ایم برنامه را تمام کنیم.

یکی از جذابیت‌های رادیو هفت تصاویر جالب و چشم‌نوازی است که در قالب آیتم‌های مختلف در این برنامه می‌بینیم؛ مثل لباس و نوع پوشش بازیگران و مجریان و کسانی که متن‌ها را می‌خوانند. تأکیدی وجود دارد برای این‌که کسانی که در برنامه‌ی حضور پیدا می‌کنند لباس‌های شاد و جذاب بپوشند؟
صوفی: بگذار من از کمی قبل‌تر توضیح بدهم. در برنامه‌سازی تلویزیون فرق می‌کند که برنامه برای چه زمانی ساخته می‌شود و برای هر زمانی نوع خاصی از رنگ، دکور و نورپردازی لازم است. به همین خاطر ما تعمداً چیزهایی مثل نورپردازی‌های آن‌چنانی، دکور عجیب‌وغریب و... را از برنامه گرفته‌ایم تا آرامشی که مد نظر ماست به مخاطب منتقل شود. حتی از مجریان برنامه خواسته‌ایم با ریتم آهسته‌تری نسبت به آن‌چه همیشه صحبت می‌کنند برنامه را اجرا کنند و هیجان نداشته باشند. وقتی فضا این‌قدر جمع‌و‌جور و ساده می‌شود یک چیزهایی دیده می‌شود. به همین خاطر یک گل کوچک و یا یک شیء کوچک که بسته به متنی که خوانده می‌شود، انتخاب شده و روی میز گذاشته شده، به چشم می‌آید. این یک گل کوچک ممکن است در حالت عادی توجه مخاطب را جلب نکند اما این‌جا با توجه به سادگی فضا به چشم می‌آید. راجع به آدم‌هایی هم که به برنامه می‌آیند همین‌طور است. این‌ها جای دیگر هم همین‌طور لباس می‌پوشند اما این‌جا به دلیل همان سادگی که گفتم و به این دلیل که همه چیز از این تصویر گرفته شده، اگر لباس کمی رنگش شاد باشد مشخصاً دیده می‌شود.
ضابطیان: برای گروه ما یک نکته خیلی اصل است و اهمیت دارد و آن شیک بودن است. شیک بودن یکی از اصل‌هایی است که در تلویزیون ما خیلی وقت‌ها فراموش می‌شود. برای ما مهم است که لباس گوینده‌مان شیک باشد. اصلاً قرار نیست لباسِ رنگیِ آن‌چنانیِ گران‌قیمت باشد ولی وقتی آن‌جا می‌نشیند، باید این شیک بودنش معلوم باشد. این‌که لباسش سِت باشد، درست بنشیند، پیرهنش با شلوارش هماهنگ باشد، ساعتش به لباسش بیاید، خلاصه همه‌ی آن‌چه که به عنوان مجری در تصویر دیده می‌شود باید شیک و متناسب و برازنده باشد. خیلی وقت‌ها شده بازیگری آمده، ما متنش را هم ضبط کرده‌ایم ولی نشان نداده‌ایم. چون لباسش شیک نبوده، چروک بوده و... یا این‌که کسی آمده برای متن‌خوانی و دیده‌ایم لباسش مناسب نیست، یک جوری فضا را درست کرده‌ایم که برود و مثلاً هفته‌ی بعد برای ضبط برگردد و در این میان یک‌طوری به او رسانده‌ایم که مثلاً فلان لباسش را بپوشد و یا جور دیگری لباس بپوشد. یک بار خواننده‌ای درجه یک و خوش‌صدا آمده بود و پیراهنی پوشیده بود با یک جلیقه‌ی خبرنگاری سیاه و ترانه‌ی خیلی خوبی هم خواند. بعد ما هرچه‌قدر تصویر را نگاه ‌کردیم دیدیم این ترانه و این صدا با این لباس واقعاً هم‌خوانی ندارد. خلاصه دروغی به او گفتیم: «آقا کیفیت این ضبط خوب نشد. می‌شود دوباره بیایید و همان ترانه را بخوانید؟ لباس‌تان هم کمی رنگش تیره بود.» گفت:«این دفعه رنگ روشن می‌پوشم.» هفته‌ی بعد آمد با یک جلیقه‌ی خبرنگاری کرم! این نکته‌ای‌ست که من اتفاقاً فکر می‌کنم شما باید در مجله‌تان باز کنید. آرتیست‌های ما یا از این‌ور بام می‌افتند یا از آن‌ور. یا فکر می‌کنند باید به خودشان زلم زیمبو آویزان کنند و شکل عجیب‌وغریبی باشند و یا آن‌قدر به لباس‌شان بی‌توجهند که آدم فکر می‌کند این آدم چه‌طوری می‌تواند آرتیست باشد و آرتیستیک فکر کند ولی لباسش این شکلی باشد.

گاهی بازیگرهای ما لباس‌هایی می‌پوشند و با آن در مراسم مختلف شرکت می‌کنند که آدم می‌ماند این‌ها طی چه فرایندی این لباس را انتخاب کرده‌اند و چه‌طور به این نتیجه رسیده‌اند که این لباس مناسب آن فضاست، در حالیکه به هیچ وجه نه با عرف و نه حتی با مد روز مطابقت ندارد.

ضابطیان: من کت سفیدی داشتم که قابل استفاده نبود، داشتم فکر می‌کردم چه‌طور می‌شود این را فرآوری کرد که مجدداً قابل استفاده باشد. کت را دادم به دوستم که نقاش بود و او روی کت چند اسب مینیاتور ایرانی کشید. قبل از این‌که آن کت را برای اجرا بپوشم با صد نفر مشورت کردم. به غیر از بچه‌های تولید به چندین نفر هم نشانش دادم و نظرشان را پرسیدم. حتی عکسش را هم گرفتم و برای دوستانم ایمیل کردم و نظرشان را پرسیدم. آن‌وقت برایم سؤال است که بازیگری که می‌خواهد روی صحنه حاضر شود و جایزه بگیرد چه‌طور با چند نفر مشورت نمی‌کند؟ ما قبل از اجرا از مجری‌های‌مان می‌پرسیم که امشب چه می‌خواهند بپوشند، یا اگر اجرای دونفره داشته باشیم حتماً هماهنگ می‌کنیم که چه بپوشیم. و این نشان می‌دهد این شیکی و تناسب چه اندازه برای ما اهمیت دارد.

در تلویزیونی که سادگی را آن‌قدر تبلیغ می‌کند که دکورها و تصاویرش از ریخت می‌افتند و مجریان پربیننده‌ترین برنامه‌هایش بعضاً به‌شدت بدلباسند شما چه‌طور توانستید این شیک بودن را جا بیاندازید؟
صوفی: تلویزیون هیچ‌وقت هیچ منعی برای شیک بودن نداشته و ندارد. هیچ قانونی وجود ندارد که فلان رنگ و فلان لباس نباید پوشیده شود و ما هیچ مشکلی با مدیران سیما بر سر پوشش و یا سبک لباس پوشیدن مجریان‌مان نداشته‌ایم. مشکلِ این‌جا سیاست‌گذاری‌های سازمان نیست.

پس فکر می‌کنید مشکل از سازنده‌های برنامه‌هاست؟

صوفی: دقیقاً همین‌طور است. ساده برخورد کردن با هر مقوله‌ای مسبب چنین مشکلاتی می‌شود. هرچیزی تخصص خودش را می‌خواهد. برنامه‌سازی رعایت کردن جزئیات است. کلیات که خب مشخص است. تفاوت برنامه‌ها با هم در میزان رعایت کردن جزئیات است. برای بعضی‌ها صرف این‌که شکل کلی یک برنامه متناسب با استانداردی باشد که در همه‌جای جهان مشخص است، کافی است. آن‌چه این‌ها را متمایز می‌کند جزئیات است. از مسائل ریز فنی تا همین چیزهایی که با هم صحبتش را می‌کنیم.
گروه سازندگان «راديو 7»
ضابطیان: مدیریت این قضایا هم مهم است. اولاً تفکر اولیه؛ یعنی تا تو خودت تفکرت شیک نباشد نمی‌توانی یک برنامه‌ی شیک درست کنی. در مطبوعات هم همین‌طور است؛ مجله‌ی هر کسی شبیه سردبیر همان مجله است. اگر یک مجله خیلی عبوس و جدی است، پدیدآورندگانش هم همان شکلی هستند. از این‌جا به بعد به مدیریت برنامه‌ساز مرتبط است. یعنی آدم‌هایی که دور و برت می‌چینی هم باید چنین تفکری داشته باشند. ما اگر گاهی سر فیلم‌برداری حواس‌مان به چیزی نباشد خاطرمان جمع است که بچه‌های گروه حواس‌شان هست. بگذارید چیزی را برای‌تان تعریف کنم. ما یک بار خانم گوینده‌ای را که اتفاقاً زیاد هم دیده نمی‌شود برای خواندن متنی دعوت کرده بودیم. ایشان آمدند و متن‌شان را بسیار عالی و درجه یک اجرا کردند. بعد که با ایشان صحبت کردیم که متن‌تان را خیلی خوب اجرا کردید و از این حرف‌ها، ایشان گفتند می‌دانید من چرا متنم را خوب خوندم؟ برای این‌که اولاً من را با کلی عزت و احترام دعوت کردید. بعد که من رسیدم آن‌جا به من چهار تا پاکت دادند که متن‌ها درون‌شان بود و من حق داشتم از بین آن‌ها انتخاب کنم. بعد یک نفر نشسته کنار من و این متن‌ها را با من تمرین کرده. یک نفر آمده متن را گرفته که برای پشتش طرح مناسب و گل و یا آکسسوار متناسب با متن انتخاب کند. بعد گفته‌اند برو گریم شو. بعد یکی آمده گفته این روسری خوب نیست، آن روسری را سرت کن. بعد من نشستم جلوی دوربین، تصویربردارتان آمده و نور مناسب با صورت من را داده. بعد به من گفته این‌وری ننشین، آن‌طوری بنشین آن زاویه‌ی صورتت برای تصویر مناسب‌تر است. همه‌ی این‌ها را که کنار هم می‌گذارم، معلوم است که متنم را خوب می‌خوانم. این اتفاق در تلویزیون نمی‌افتد.

یعنی ملغمه‌ای از شلختگی؟

ضابطیان: بله دیگر. این مجری‌ها خیلی‌های‌شان هم بااستعدادند ولی وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرند، خب چی بگویند یا چه کنند؟! طرف مگر چه‌قدر ایده دارد و می‌تواند از خودش حرف بزند.

ترکیب‌بندی و نحوه‌ی انتخاب مجری‌های برنامه به چه شکل است؟ به نظر می‌رسد مجری‌هایی هستند که قابلیت حضور در این برنامه را دارند، آیا با همین ترکیب ادامه می‌دهید و یا شخص خاصی در ادامه به گروه اضافه خواهد شد؟
صوفی: در این سه سال و به خصوص در یک مقطع خاص بخش عمده‌ای از مجریانی که در رادیو یا تلویزیون حضور داشتند به برنامه‌ی ما آمدند. در آن مقطع خاص اصل را بر این گذاشته بودیم که هفته‌ای دو یا سه مجری جدید بیایند و برنامه را اجرا کنند. ترکیبی که امروز به آن رسیده‌ایم بعد از سه سال و با کلی سعی و خطا به دست آمده. شاید مجری‌هایی داشته باشیم که خیلی خوب و توانمند اجرا می‌کنند اما شکل اجرای‌شان شبیه رادیو هفت نیست. ترکیبی که امروز به آن رسیده‌ایم جمعی است که فکر می‌کنیم بهترین افراد برای اجرای رادیو هفت هستند و تعدادشان هم به شکلی است که تنوع کافی را به برنامه می‌دهد. البته این بدان معنی نیست که در صورت لزوم فرد جدیدی در آینده به گروه ما اضافه نخواهد شد و منعی در این باره داریم.
ضابطیان: چون خیلی از مجری‌ها برنامه را در اختیار خودشان می‌خواهند. ما با این سیستم مخالفیم. این شاید در برنامه‌ی دیگری جواب بدهد اما این رادیو هفت است؛ برنامه‌ی منصور ضابطیان یا محمد صوفی یا این و آن نیست. ما یک تیمیم که این برنامه را درست می‌کنیم. من حتی زمانی که خودم می‌خواهم شروع به اجرا کنم و خودم را معرفی کنم، می‌گویم: «من منصور ضابطیان به نمایندگی از دوستانم در تهیه، تولید و پخش در خدمت شما هستم.» یعنی معتقدیم صرف مجری بودن هیچ حق اضافه‌ای را برای شما نسبت به سایر عوامل ایجاد نمی‌کند. ما مجری‌ای داشتیم که بسیار هم مجری خوبی بود. ایشان یک بار آمد و گفت: «فردا شب تولد منه.» از هفته‌ی آینده رفت و ما مطلقاً دعوتش نکردیم. به خاطر این‌که وقتی شما مجری هستی دلیل نمی‌شود که تولدت را اعلام کنی! ما وقتی مصاحبه‌ای داریم عمد داریم و به گوینده‌مان تأکید می‌کنیم که بگوید: «گفت‌و‌گوی رادیو هفت» با مثلاً آقای هوشنگ مرادی‌کرمانی.

یکی از جذابیت‌های برنامه کلیپ‌هایی است پخش می‌کنید. با توجه به منعی که در مورد نشان دادن ساز و ادوات موسیقی وجود دارد مشخص است انتخاب و پخش این تصاویر که متناسب با موضوع برنامه هم هستند دقت نظر و سلیقه‌ای را همراه دارد که هم بیننده‌ی دلزده از تصاویر گل و بلبل را خسته نمی‌کند و هم تکراری نیستند. انتخاب این تصاویر و ساخت این کلیپ‌ها به عهده چه کسی است؟ضابطیان: در اوایل برنامه انتخاب موسیقی و تصاویر و ساخت کلیپ بیش‌تر با من بود اما گروه ما آن‌قدر هماهنگ بود که الان تقریباً اغلب این انتخاب‌ها را بچه‌ها انجام می‌دهند و آن‌قدر به ذهن ما نزدیک است که شاید میزان تصحیحی که انجام می‌دهیم پنج درصد هم نباشد. جدای از این، الان بعد از سه سال ما آرشیو غنی‌ای از تصاویر مختلف داریم که این تصاویر می‌تواند روی موسیقی‌های مختلف سوار شوند که می‌شود رادیو هفتی که الان دارید می‌بینید.

انتخاب موسیقی را شما انجام می‌دهید؟ همچنان نام شما به عنوان انتخاب‌کننده‌ی موسیقی در تیتراژ ذکر می‌شود.ضابطیان: تا یک جایی ۹۰ درصد موسیقی را من انتخاب می‌کردم اما الان بچه‌های دیگر گروه پیشنهاد می‌دهند و بخش عمده‌ی آن را فرشاد حسنی انجام می‌دهند.

با این همه تعدد خواننده، به خصوص خواننده‌های جوان چه‌طور این‌همه موزیک را می‌شناختید و انتخاب می‌کردید؟
صوفی: این آرشیو نتیجه‌ی زحمت و جمع‌آوری ۱۵ ساله‌ی این گروه است که بالاخره در طی این سال‌ها زحمت کشیده شده و این آرشیو جمع شده.
ضابطیان: اوایل که برنامه راه افتاده بود من مجبور بودم به طور متوسط روزی سه‌چهار ساعت موسیقی گوش کنم. می‌نشستم، موسیقی گوش می‌کردم و به تناسب متن آن‌ها را تفکیک می‌کردم. خیلی از این‌ها الان موجود است و می‌شود سریع به آن‌ها رجوع و از آن‌ها استفاده کرد. این سنت ادامه پیدا کرد و الان بچه‌های گروه هم از یک سنت پایه‌گذاری شده تبعیت می‌کنند. خیلی وقت‌ها هم این مسیر را از سمت دیگر می‌رویم. یعنی اغلب ما ترانه‌ای متناسب با متن انتخاب می‌کنیم اما پیش می‌آید زمانی که ترانه‌ی زیبایی داریم که به نویسنده‌مان متن متناسب با آن ترانه سفارش می‌دهیم. همکارانی داریم که پیگیرند و مرتب در جریان موسیقی روز قرار دارند و این باعث شده حجم وسیعی از موسیقی و کلیپ را در اختیار داشته باشیم که گاهی مدت‌ها از آن‌ها استفاده نمی‌کنیم. و این فرق دارد با گروهی که چند کلیپ محدود دارند و در یک بازه‌ی زمانی کوتاه مدام آن را تکرار می‌کنند. گاهی پیش می‌آید من یک کلیپ می‌بینم که مدت‌هاست ندیده بودمش و خودم از دیدن آن تصاویر یا شنیدن آن موسیقی سر ذوق می‌آیم.
صوفی: این حضور خواننده‌های جوان در رادیو هفت به این شکل بود که تا یک مقطعی ما می‌گشتیم و آن‌ها را برای حضور در برنامه دعوت می‌کردیم اما حالا شرایط به گونه‌ای شده که خواننده‌ها مدام پیگیرند و برای حضور در برنامه اعلام آمادگی می‌کنند.
ضابطیان: که همین مسأله الان برای ما تبدیل به یک مشکل شده و نمی‌توانیم پاسخگوی این همه خواست و میل به حضور در برنامه باشیم.

این گرفت و گیرهای پخش موسیقی به خصوص در مورد ترانه‌های قدیمی و بازخوانی‌ها را چه‌طور با مدیران سازمان حل می‌کنید؟
صوفی: یک روال عادی و معمول وجود دارد که کارها قبل از پخش برای شبکه فرستاده می‌شوند و هر کدام جداگانه کد می‌گیرند و مطابق کدی که گرفته‌اند پخش می‌شوند. اما از ابتدای تولید رادیو هفت ما با مدیران شبکه بر اساس یک اعتماد متقابل قدم‌به‌قدم جلو آمده‌ایم. گاهی دیده‌اید کاری در تلویزیون مجوز می‌گیرد و این کار در رادیو و تلویزیون این‌قدر پخش می‌شود که هم مردم و هم خود دست‌اندرکاران از شنیدن این آهنگ خسته می‌شوند. اما ما هر کاری را ذره ذره و به اندازه پخش می‌کنیم.
ضابطیان: و در جای درستش البته.
صوفی: ممکن است کاری را الان پخش کنیم و بعد دوباره چهار ماه بعد بخشی از آن را مجدداً پخش کنیم. به همین خاطر اطمینانی از طرف مرکز موسیقی سازمان به رادیو هفت وجود دارد که کارهایی مجوز پخش‌شان صرفاً برای این برنامه صادر می‌شود.
ضابطیان: و اصلاً آقای دکتر راغب را مخصوص این کار به برنامه معرفی کردند تا ما مستقیماً با ایشان هماهنگ کنیم. اگر در مورد کاری شک و شبهه‌ای داشتیم با شخص ایشان مطرح می‌کنیم تا گرفتار بوروکراسی نشویم. ببینید موسیقی‌ای که ما امروز پخش می‌کنیم اگر می‌خواستیم روز اول پخش کنیم هم جامعه نمی‌پذیرفت و هم مدیران هضمش نمی‌کردند. اما ما آرام‌آرام اثبات کردیم که اگر موسیقی خوب- حالا به هر دوره و زمانه‌ای که تعلق داشته باشد یا هرکسی که خوانده باشد- را به اندازه و به‌جا پخش کنیم هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. ببینید ما یک بار مجوز یک قطعه از فریدون فروغی را گرفتیم؛ بعد از ۳۳-۳۴ سال. بعد ما این را یک بار پخش کردیم. مردم خیلی هیجان زده شدند و مدام درخواست پخش مجدد می‌کردند. شاید اگر هر برنامه‌ساز دیگری بود در طی یکی‌دو روز آینده مجدداً آن را پخش می‌کرد. می‌توانست پزش این باشد که مجوز کاری را بعد از این‌همه مدت گرفته.

اما شما از این کار امساک کردید.
ضابطیان: بله. ما این را پخش نکردیم تا شش ماه بعد. تازه آن را هم به مناسبتی در جای خودش پخش کردیم. یادم هست ما کاری را از یکی از خواننده‌های پیش از انقلاب در حدود ۱:۳۰ ثانیه پخش کردیم. روی حساب این‌که ما این کار را پخش کردیم و اتفاقی نیفتاد مجوز پخش این کار را برای رادیو هم صادر کردند. باور نمی‌کنید یک روز من توی ماشین داشتم رادیوهای مختلف را گوش می‌کردم. در طی ۲۰ دقیقه سه رادیوی مختلف این آهنگ را به طور کامل پخش کردند. بعد از مدتی جلوی این آهنگ را گرفتند. اگر به عنوان برنامه‌ساز بخواهی این‌قدر در پخش یک آهنگ افراط کنی، مشخص است که جلوی آن آهنگ گرفته خواهد شد. برنامه‌سازهای ما گاهی از یک اتفاق به اندازه‌ای ذوق‌زده می‌شوند که بلافاصله آن اتفاق را به ضد خودش تبدیل می‌کنند.

شیوه‌ی دعوت از بازیگران و کسانی که متن‌ها را می‌خوانند به چه شکلی است؟صوفی: تا یک زمانی روی ارتباطات و روابطی که پیش از ساخت برنامه با دوستان وجود داشت این دعوت‌ها صورت می‌گرفت اما از جایی به بعد مهمانان برنامه خودشان ابراز علاقه کردند که در برنامه حضور داشته باشند. ما مشکلی برای دعوت از این حدود ۸۰۰ نفری که تا امروز در برنامه حضور پیدا کرده‌اند نداشته‌ایم. شیوه‌ی انتخاب هم به این صورت است که گاهی متن را برای چهره و یا شخصیت خاصی می‌نویسیم و گاهی هم متن‌هایی وجود دارند که می‌نشینیم و در گروه راجع به این‌که این متن‌ها را چه کسانی می‌توانند اجرا کنند بحث می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم. بعضی از دوستان هم هستند که جزو گروه رادیو هفت شده‌اند که حتی آمار پخش کارهای‌شان را هم دارند و به محض این‌که متن‌های‌شان پخش می‌شود و تمام می‌شود، تماس می‌گیرند و می‌گویند متن‌های ما تمام شد، کی برای ضبط مجدد بیایم؟

یکی از جذاب‌ترین آیتم‌های برنامه گفت‌و‌گو با بچه‌هاست. این بخش چه‌طور شکل گرفت؟
ضابطیان: رادیو هفت در طول این مسیر که جلو آمده مدام پیشرفت کرده و چیزهایی به برنامه افزوده شده. این بخش مصاحبه با بچه‌ها هم جزو همین‌هاست. من یک روز خانه‌ی یکی از دوستانم دعوت بودم. وقتی منتظر آسانسور بودم پسر بچه‌ی سه‌چهار ساله‌ی بانمکی که داشت سه‌چرخه بازی می‌کرد جلو آمد و خیلی مؤدب سلام کرد و دست داد و گفت من کامیارم. شما کی هستی؟ من هم گفتم من منصورم. گفت میای بازی کنیم؟ گفتم بله و نیم ساعتی را بازی کردیم و حرف زدیم و من دیدم این بچه چه‌قدر خوب صحبت می‌کند. بعد که رفتم بالا مشخصات پسربچه را به دوستم دادم و از او پرس‌وجو کردم. دوستم هم گفت این پسر سرایدار ساختمان است. خواستم که با پدرش بالا بیایند و بعد که با پدرش گپ زدیم فکر کردم این بچه که این‌قدر خوب صحبت می‌کند را می‌شود دعوت کرد به رادیو هفت و یک مصاحبه با او کرد. اتفاقاً مصاحبه خیلی هم گرفت. و بعد همین‌طور بچه‌های دیگر آمدند و بعد دیدیم چه بامزه! عجب دنیای عجیب‌وغریبی شده و این بچه‌ها چه‌قدر باهوشند و دنیای پاکی دارند. این تبدیل شد به یک آیتم ثابت و جالب این‌جاست که ما این‌همه بازیگر و ورزشکار و چهره‌های مختلف را دعوت می‌کنیم اما این‌قدر که مردم آیتم بچه‌ها را دوست دارند هیچ آیتم دیگری را دوست ندارند.

بر عکس ظاهرش بابچه‌ها مصاحبه کردن چه‌قدر هم کار سخت و دشواری است.
 
صوفی: باید اجازه بدهی بچه‌ها گفت‌و‌گو را هدایت کنند که این اتفاق هم غالباً می‌افتد. اگر بخواهی مصاحبه را کنترل کنی به بن‌بست می‌انجامد.
ضابطیان: تکنیک گفت‌و‌گو با بچه‌ها متفاوت است. یعنی من دیگر هدایت‌شان نمی‌کنم. آن‌ها من را هدایت می‌کنند. من توپ اولیه را می‌اندازم توی زمین و بقیه‌اش را می‌گذارم او پاس بدهد. بعد من خودم هم با او می‌روم. مگر این‌که ببینم بحث‌مان با بچه به بن‌بست خورده و آن وقت چیز جدیدی مطرح می‌کنم. اما برایم مهم نیست که ته این گفت‌و‌گو به کجا می‌انجامد. مثل گفت‌و‌گو با سلبریتی‌ها که تهش برایم مهم است، این‌جا تهش مهم نیست. مهم برایم این است که ببینم دنیای این بچه چیست و در دنیایش چه جریانی می‌گذرد. نکته‌ای که باعث می‌شود این آیتم بگیرد این است که ما بچه‌ها را در برنامه‌مان جدی می‌گیریم. بچه‌ها در تلویزیون ما جدی گرفته نمی‌شوند. نمونه‌اش این‌همه برنامه‌های خاله و عمویی که در تلویزیون می‌بینیم تا به بچه‌ای می‌رسند صدای‌شان را عوض می‌کنند و به شکلی مضحک با بچه صحبت می‌کنند. چرا با بچه این‌جوری صحبت می‌کنید؟ بچه هم انسانی است که برای خودش دنیایی دارد که اتفاقاً این دنیا به‌شدت هم قابل احترام است.

بعد نمی‌توانند مصاحبه را کنترل کنند و تهش یک چیزی مثل قضیه‌ی فرنود در می‌آید که دیگر نمی‌شود جمعش کرد. شما هم مشکل این‌جوری برایتان پیش آمد؟ضابطیان: مشکلی که آن‌طوری باشد نه ولی چیزی که غیرقابل پخش باشد داشته‌ایم. یک بار پسر بچه‌ای آمده بود و من ازش پرسیدم: «دلت می‌خواد چی‌کاره شی؟» معمولاً پسربچه‌ها می‌گویند: دکتر، خلبان، پلیس و... این یکی گفت: «من دلم می‌خواد بازیگر بشم!» بعد من گفتم: «چه جالب! دلت می‌خواد تو چه فیلم‌هایی بازی کنی؟» پسربچه جواب داد: «خیلی دوست دارم تو فیلمای زمان شاه بازی کنم!» گاهی وقت‌ها بچه‌ها جواب‌هایی می‌دهند که واقعاً آچمز می‌شوی. بارها شده موقع ضبط این آیتم‌ها صدای خنده‌ی بچه‌ها و عوامل می‌آید که نمی‌توانیم جلوش را بگیریم. من خیلی سعی می‌کنم جلوی خودم را بگیرم و خودم را کنترل کنم اما بعضی وقت‌ها نمی‌شود، گاهی چیزهایی می‌گویند که کف زمینی، گاهی عصبی‌ات می‌کنند ولی خب دنیای لذت‌بخشی دارند.

با این موج علاقه‌مندی برای حضور بچه‌ها در برنامه چه می‌کنید؟
صوفی: ما با این‌که الان شماره‌ی پیامک اعلام کرده‌ایم تا خانواده‌ها درخواست‌های‌شان برای شرکت فرزندان‌شان در برنامه را به این شماره پیامک کنند هر شب که برنامه داریم صدها تلفن و درخواست داریم که مربوط به حضور بچه‌ها می‌شود و درخواست‌هایی است که برای این شرکت کردن می‌رسد. این چیزی که شما می‌بینید بخش کوچکی است از آن‌چه ما ضبط می‌کنیم. این‌ها بچه‌هایی هستند که واقعاً شجاعند که حاضر می‌شوند جلوی دوربین با آن شکل نورپردازی و با ده دوازده نفر آدم غریبه حضور پیدا کنند.
ضابطیان: ما برای برنامه‌ی سالگرد می‌خواستیم یک بالن سفارش بدیم. بعد شماره‌ای را پیدا کردیم و تماس گرفتیم و گفتیم یک بالن تبلیغاتی می‌خواهیم. طرف پرسید برای کجا و چه‌طوری و...؟ گفتیم برای یک برنامه‌ی تلویزیونی به اسم رادیو هفت. بعد کسی که با او برای بالن تماس گرفته بودیم گفت: «به شرطی بهتون بالن می‌دم که بچه‌مون رو ببری تو برنامه!»
ایده‌ی «تقدیم به...»های برنامه از کجا می‌آید؟ و از کجا به این نتیجه می‌رسید که آن شب برنامه را به چه کسی یا گروهی تقدیم کنید؟
صوفی: از ابتدای امسال به این نتیجه رسیدیم که در سری جدید برنامه هر شب برنامه را تقدیم به کسی کنیم. این‌که از کجا به این نتیجه می‌رسیم تقریباً هر شب تصمیم می‌گیریم. بعضی شب‌ها که بالاخره مناسبتی وجود دارد و طبیعتاً بر اساس آن مناسبت تقدیم صورت می‌گیرد. اما خیلی از شب‌ها هست که همین‌جا صحبت می‌کنیم و هرکسی یک ایده‌ای می‌دهد و جالب این‌جاست که این قضیه الان تبدیل شده به یک ماجرای ذهنی و الان آن‌قدر ایده‌ها زیاد شده که کارمان را واقعاً مشکل کرده.
ضابطیان: و الان درخواست‌های زیادی هم داریم. شب‌ها موقع اجرا تلفن‌های استودیو مدام زنگ می‌خورند و تقاضا می‌کنند که لطفاً فردا شب برنامه را به فلان جا یا فلان قشر تقدیم کنید.
صوفی: بعد خیلی هم استقبال می‌شود از این حکایت. مثلاً یک بار ما برنامه را به کارکنان یک درمانگاه کوچک در یک شهرستان تقدیم کردیم. همان شب پرستارهای درمانگاه تماس گرفتند و تشکر کردند و گفتند ما برنامه‌ی شما را می‌بینیم و به‌شدت علاقه‌مندیم.

احتمالاً به این خاطر است که احساس دیده شدن به آن قشر خاص دست می‌دهد. در کشوری به این وسعت و تنوع قومیتی وقتی شما برنامه‌تان را به یک درمانگاه کوچک در یک شهرستان دورافتاده تقدیم می‌کنید، آن‌ها احساس می‌کنند در مناسبات کشوری جای دارند و دیده می‌شوند.
ضابطیان: این ایده در واقع از آن‌جا آمد که باعث می‌شود برنامه کمی ملی‌تر باشد. یکی از مشکلات همه‌ی برنامه‌ها این است که تهرانی هستند. اما همین‌قدر که یک جمله‌ای داشته باشید که برنامه به کارکنان مدرسه‌ی فلان در شهر فسا تقدیم می‌شود، یعنی این شهر دیده شده. زمانی که می‌خواهی برنامه بسازی می‌توانی مثلاً متنی را به لهجه‌ی اصفهانی یا اهوازی بخوانی و یا یک آهنگ مشهدی پخش کنی، پس این وسط میمه چه می‌شود، بجنورد چه، زابل کجاست؟ به همین خاطر به کمک این ایده می‌توانی به شهرستان‌ها و جاهای کوچک و دورافتاده که خیلی دیده نمی‌شوند بپردازی. در ضمن تکنیکی هم هست برای این‌که به مناسبت‌هایی که نمی‌توانی بپردازی یا خیلی پتانسیل این را ندارند که یک برنامه‌ی کامل را به آن‌ها اختصاص دهی، اشاره‌ کنی.

شکل و شمایل برنامه طوری است که این تلقی را به وجود می‌آورد که مخاطب هدفش قشر روشنفکرتر و با سطح فرهنگی و اجتماعی بالاتر است اما در عمل اتفاق دیگری می‌افتد و رادیو هفت در سراسر ایران همه‌گیر می‌شود. چه‌طور توانستید از این تنگنا عبور کنید و به جایگاه امروزتان برسید؟
صوفی: بگذار اعترافی كنیم؛ وقتی برنامه شروع شد ما خودمان هم فکر می‌کردیم ممکن است مخاطب این برنامه طبقه‌ی خاصی باشند، ولی وقتی که برنامه رفت جلو از واکنشی که از جاهای مختلف ایران به این برنامه نشان دادند خودمان هم غافلگیر شدیم. شما فکر کنید یک پیرزن سن‌وسال‌دار که سواد آن‌چنانی هم ندارد به برنامه زنگ می‌زند که من از صبح می‌روم سر زمین کار می‌کنم به عشق رادیو هفت که آخر شب بیایم و شما را تماشا کنم. دختر خانمی در اورامانات کردستان تحت تاثیر رادیو هفت، می‌رود رادیو‌های قدیمی آن محل را جمع می‌کند و بعد در محل شورای شهر و روستای جایی که زندگی می‌کند، نمایشگاهی از این رادیوهای قدیمی برگزار می‌کند و برای ما متن می‌فرستد و ارتباط عجیب‌وغریبی با برنامه برقرار می‌کند. یا سربازی از مرز برای ما پیام می‌فرستد که تنها دلخوشی من در زمانی که پست ندارم این است که شب‌ها بنشینم و رادیو هفت نگاه کنم. شاید تصور ما غلط بود که فکر می‌کردیم این برنامه حتماً مخاطب خاصی دارد. رادیو هفت به خود ما و کسانی که مثل ما فکر می‌کردند ثابت کرد که این‌گونه نیست و وقتی برنامه‌ای خوب و درست شکل بگیرد طیف وسیعی با آن ارتباط برقرار می‌کنند.
ضابطیان: این شاید خیلی شعاری باشد ولی وقتی ما صحبت از وحدت ملی می‌کنیم این وحدت ملی فقط این نیست که از خلال یک شعار سیاسی به انجام برسد. گاهی ممکن است به مفاهیم روانی‌ای از جامعه‌ات برسی که این مفاهیم بین آدم‌ها مشترک باشد و اصلاً فرقی نکند که کجای دنیا دارید زندگی می‌کنید، مفهومی به شما منتقل می‌شود و هرکس بر اساس دیدگاه خودش آن مفهوم را استنباط می‌کند. برای مثال من رفته بودم زابل و حتی در آن نقطه از ایران هم خیابانی نبود که من آن‌جا قدم بزنم و مردم درباره‌ی رادیو هفت با من صحبت نکنند. تا مثلاً فرض کنید خانم گلنوش خالقی دختر استاد روح‌الله خالقی که در واشنگتن استاد دانشگاه است از آن‌جا به من تلفن کرد و کلی اظهار لطف به برنامه داشت و گفت من همیشه وقتم را طوری تنظیم می‌کنم که به پخش برنامه برسم و این‌که می‌گفت این‌جا به واسطه‌ی برنامه‌ی شما خیلی‌ها به زبان فارسی علاقه‌مند شده‌اند و می‌خواهند فارسی یاد بگیرند. پس می‌شود به مفاهیمی رسید که طبقه و قومیت و این‌ها را نشناسد. من اگر واقعاً به سایر زبان‌ها آن‌چنان که به فارسی مسلط هستم، تسلط داشتم و آن زبان‌ها را می‌شناختم، حتماً کاری می‌کردم که چنین برنامه‌ای را برای كانال‌های خارج از ایران هم بسازیم. چون خارج از ایران هم وقتی سفر می‌کنم، همین احساس نیازی که باعث شد این‌جا رادیو هفت ساخته شود در آن‌جا هم احساس می‌کنم. شما بروید مثلاً اسپانیا، نور، رنگ، شو، موسیقیِ آن‌چنانی و بزن و بکوب، همه‌ی برنامه‌شان تا آخر شب همین است و می‌بینی آن‌ها هم به چنین برنامه‌ای نیاز دارند. اگر فرهنگ آن‌ها را می‌شناختیم حتماً برنامه‌ای مثل رادیو هفت هم در آن‌جا می‌ساختیم.

در طول زمان تولید و پخش این برنامه آیا با فشار خاص و یا اعمال نظر از سوی مدیران سازمان مواجه بودید؟
صوفی: من به جرأت و خیلی محکم بگویم در طول این سه سال ما نه تنها حتی یك مورد هم اعمال نظر و یا نفوذ از جانب مدیران سازمان نداشتیم بلکه حتی پیشنهاد این‌که بگویند این کار را بکنید یا آن کار را نکنید هم نداشتیم. ممکن است در جلسه‌ها نظرات‌شان را منتقل کرده باشند اما هیچ‌وقت هیچ اعمال نفوذ و یا فشاری را از سمت مدیران سازمان احساس نکردیم. همیشه و هرکجا هم که بوده‌اند نگاه حمایتی نسبت به برنامه داشتند.
ضابطیان: این برخورد محترمانه خیلی ارزشمند است و ما را هم به کار دلگرم‌تر می‌کند. دو هفته پیش سالروز برنامه بود، آقای دارابی مدیر سیما و معاونت سازمان با من تماس گرفتند و این روز را به ما تبریک گفتند. من خیلی تعجب کردم که یادشان مانده که سالگرد برنامه‌ی ماست و گفتند که رادیو هفت برنامه‌ی مهمی است و من خودم این برنامه را می‌بینم. وقتی می‌بینی که چنین برخورد محترمانه‌ای با شما می‌شود خوب به طبع در مقابل هم سعی می‌کنی پاسخ مناسب به چنین رفتاری بدهی. اما همان‌طور که محمد گفت ما هیچ‌وقت هیچ فشاری را از جانب مدیران سازمان تحمل نکردیم. من در خیلی از كانال‌ها دیده‌ام که مجری روی آنتن است و مدیران مدام تماس می‌گیرند که چرا فلان چیز را گفتی یا چرا آن حرف را نگفتی و این اصلاً مجری را به هم می‌ریزد. واقعاً هیچ‌وقت چنین برخوردهایی با ما نشد اما از سوی دیگر نمی‌شود منکر این قضیه شد که این سبک رفتار به خاطر اعتماد‌سازی است که خود ما کردیم. ما خودمان خط قرمزها را خوب می‌شناسیم و می‌دانیم تا کجا می‌توانیم برویم و چه چیزهایی را باید بگوییم یا کجاها باید سکوت کنیم



با تشکر از مهسا1 عزيز برای فرستادن لینک این اخبار
موفق باشید
یاعلی(ع)

برای دیدن بخش بعدی این پست، به ادامه مطلب بروید

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۷

خانم ها آقایون اعضای محترم خانواده بزرگ رادیو7

ســـــــــــــــــــلام

حالتون چطوره؟

امروز و فردا ما میزبان جشنی بزرگ هستیم

این جشن با حضور همه رادیو هفتی ها برگزار میشود

جشنی به مناسبت سالروز تولد به وجود آورندگان رادیو7 یعنی:

آقایان منــــــــــــــــــصور ضابطیان و محـــــــــــــــــــــــــــمد صوفی

پس همه یکصدا میگیم

منصور ضابطیان بزرگوار تولدتون مبارک

محمد صوفی گرامی تولدتون مبارک


انشاالله همیشه سلامت باشید و به موفقیت های بیشتری در زندگی برسید


ما برای تولد این عزیزان هدیه ای در نظر گرفتیم امیدواریم سوپرایز خوبی باشه و از این هدیه خوشحال بشوند

برای تهیه این هدیه از دیگر اعضای خانواده رادیو7 خواستیم تا تبریکشون رو به ما ارسال کنند که تعدادی از این عزیزان لطف کرده و با همه مشغله ای که داشتند به درخواست ما پاسخ مثیت دادن و تبریکشون رو برای ما ارسال کردند بسیار بسیار سپاسگزاریم ازشون .


بانو نیلوفر لاری پور

"فلاسفه معتقدند معاشرت با آذر ماهی ها کار ساده ای نیست ، مخصوصا اگر تهیه کننده و کارگردان برنامه ای باشند که تو در آن کار می کنی .... اما منصور ضابطیان و محمد صوفی ، ثابت کردند که فلاسفه هم گاهی اشتباه می کنند"


آقای احسان کرمی
 

باباهای رادیو هفت تولدتون مبارک!


                                                 آقای شاهین شرافتی

                                                                 

پدر و مادر محترم فرزند چهار ساله به نام رادیو۷ تولد شما رو تبریک و شادباش میگویم, امیدواریم پسر گلتون ۷۰ ساله بشه....شادزی و مهر افزون


آقای حسین کلهر


محمد صوفی و منصور ضابطیان عزیز،تولدتون مبارک باشه،اصلا مگه میشه سلیقه شما بد باشه؟قهریست که نه.

                                                                                         آقای اشکان مزیدی

                                                                                     

منصور : رفیق، یار ، سالت مثل دلت پر از روشنایی و خوبی باشه .. .

محمد: محمد عزیز بهترین ها و عزیزترین ها رو برات آرزو دارم.. تولدت مبارک


آقای محمدحسین امیدی

سلام خیلی ممنون که بدنیا اومدید!

تولدتون مبارک .


                                                               آقای میثم لطفعلی

                                                          

                                                     

                                                   آذر شد و باز هم دلم مسرور است

                                                        بسکه سمبه ی آذری ها پر زور است

                                                   شادم چو خودم به نیمه ی آذر ماه

                                                  میلاد عزیز صوفی و منصور است

بانو مهسا ملک مرزبان


آذری های خوش سلیقهء تلویزیون، تولدتون مبارک.

پایدار و مانا باشید.


بانو فریناز مختاری
"جناب ضابطیان، جناب صوفی، تولدتون خیلی خیلی مبارک...."
آقای معین ضابطیان
از طرف خودم به دو همراه و پشتوانه بزرگ زندگيم كه خيلي به من لطف داشتند و محبت هاي زيادي كردند صميمانه تبريك ميگم و آرزو ميكنم سالهاي سال سايشون رو سر من و تيم راديو هفت باشه و مثل گذشته فانوس اين راه باشند.


در ادامه مطلب دو عکس از عوامل دوست داشتنی رادیو 7 گذاشتیم انشالله که دوست داشته باشید

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : شنبه ۱۳۹۲/۰۷/۰۶

  بسم الله الرحمن الرحیم*

 اعضای محترم خانواده بزرگ رادیو۷ در سراسر ایران و جهان

سلام و درود بر شما

حالتون خوبه؟

شاید در جریان باشید که مجله همشهری جوان از ویژه برنامه شب تولد رادیو۷ که در برج میلاد ضبط شد، گزارشی تهیه و چاپ کرده بود که دوست عزیزمون خانم زهرا موسوی اردکانی زحمت کشیدن و صفحات مجله رو واسمون اسکن کردن و فرستادن. ولی از اونجایی که پس زمینه مجله مشکی و فونت گزارش سفید بود، خوانایی خیلی کم داشت. واسه این من تموم گزارش رو تایپ و عکسهاش رو جدا کردم و کنار گزارش گذاشتم.دلیل  تاخیر در آپ شدن این گزارش این موضوع بود امیدوارم از این مدل خوشتون بیاد
 

جشن تولد زير برج ميلاد

 

 

راديو7، چهارساله شد. گزارش اختصاصي و نيمه شبانه همشهري جوان از پشت صحنه ضبط ويژه برنامه تولد اين برنامه محبوب

 

 

ساعت از يك شب گذشته و خبري از ترافيك سنگين بزرگراه همت نيست و برج ميلاد غرق در سكوت، به شب پرنور تهران خيره شده است.اما امشب اين برج، مهمان دارد. مهماناني كه كلي وسايل فيلم برداري و نورپردازي را درست در محوطه باز سالن برج علم كرده اند. بادكنك هليومي با لوگوي راديو7 نشان مي دهد كه اين مهمانان، سازندگان اين برنامه پربيننده اند. برنامه اي كه با وجود پخش شبانه از شبكه نه چندان مورد اقبال آموزش در جمع پر بيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني چندسال اخير است. راديو7 با تهيه كنندگي و كارگرداني منصور ضابطيان و محمد صوفي هرشب حوالي ساعت 11 به مدت يك ساعت روي آنتن مي رود و حالا بعد از 724 برنامه به آغاز چهارمين سال توليدش رسيده است. چندروز قبل از پنجشنبه 31 مرداد، عوامل برنامه، آيتم هاي آن را در برج ميلاد ضبط كردند.آنها دو شب از شب تا صبح اين كار را كردند. همشهري جوان به عنوان تنها رسانه، ناظر اين ثبت و ضبط بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




علاوه بر 4دوربين كه در حياط مستقر بودند. اين دوربين هم از روي سقف سالن برج ميلاد نماي هوايي گفت و گوها را مي گرفت.فيلم بردار آن با بيسيم با بقيه در ارتباط بود.


                              محمد صوفي: مي خواهيم شبيه مردم باشيم

ريتم مناسب در راديو7 خيلي به چشم مي آيد. صوفي رسيدن به اين ريتم را نتيجه تجربه برنامه هاي قبلي مثل نقره و همين طور هرشب اجراي راديو7 مي داند. تهيه كننده برنامه دليل ديده شدن راديو7 را اين مي داند كه شبيه مردم است"ما مي خواهيم شبيه مردم شويم نه اينكه آنها را شبيه خودمان كنيم براي همين كنداكتور را بسته به حال عمومي در لحظه عوض مي كنيم. مثلا اگر وسط برنامه باران بيايد، سريع درباره آن حرف ميزنيم." او دانستن حال و هواي بيننده و اينكه برنامه چه نوع مخاطب و چه ساعتي پخشي دارد را از عوامل موفقيت يك برنامه مي داند. او در شب تولد راديو7، حال خوبي دارد." احساس نمي كنيم كه برنامه مي سازيم.احساس مي كنيم كه عضوي از خانواده راديو هفتيم كه داريم دور هم جشن مي گيريم". صوفي معتقد است كه وارد شدن به سال چهارم ترس دارد چون بايد سطح برنامه را در حد استاندارد نگه داشت.

 

                                               منصور ضابطيان: متزلزل آغاز كرديم

 

"وقتي راديو7 راه افتاد، اصلا امشب را نمي ديدم چون برنامه در شرايط متزلزلي كه نسبت به مديريت وقت سيما داشتيم آغاز شد اما سعي كرديم با اعتمادسازي كاري كنيم كه اين برنامه مثل گياه رشد كند و شاخ و برگ بزند و ببالد." اين روايت منصور ضابطيان از اولين روزهاي راديو7 است. تهيه كننده راديو7 معتقد است برنامه سازي سخت افزاري است كه نرم افزارش شناخت نياز جامعه است اما مهم تر از اينها ايمان و علاقه به كار است. "نمي توانم تعريف خاصي بدهم. يك چيزهايي حسي است. در لحظاتي، اتفاقاتي نجات دهنده مي افتد كه همه لطف خداست." او برنامه سازي را هنر رعايت جزئيات مي داند كه اگر رعايتش براي خود سازنده مهم باشد براي مخاطب هم مهم مي شود.اما ضابطيان چهره شناخته شده اي بين اهالي رسانه است. آيا او از اين ويژگي براي تبليغ كارش استفاده كرده است؟ "دوستان رسانه اي خيلي لطف داشته اند اما هيچ وقت از كسي نخواستم چيزي بنويسد. اگر هم چيزي نوشته شده درباره راديو7 بوده، نه من." اما حس ضابطيان در شب تولد راديو7 تلفيقي از استرس و ذوق است. " براي اولين بار است كه چنين پيش توليد و اسپانسري داريم كه طبيعتا با واكنش هايي همراه است اما خوشحالم كه همه هستند."

 
 
 
 
 
 
 

زوج جدانشدني ضابطيان، صوفي. صوفي كنداكتور به دست، كارهاي فني مثل صدا و دوربين را چك مي كرد و ضابطيان هم مسائل محتوايي را با مهمانان چك مي كرد.

نيلوفر تهران فر: كاش فصلنامه منتشر كنيم

راديو7 برنامه اي شنيدني و متكي به متن است. سرپرست نويسندگان آن اعتقاد دارد شفاهي نوشتن با نوشتن مكتوب متفاوت است.ما از نويسنده ها ميخواهيم حرف دل مردم را بزنند. متن را حداقل يكبار بخوانند و به فكر ما به ازاي تصويري آن هم باشند."لاري پور، محاوره اي نبودن در عين شفاهي بودن را ويژگي متن هاي راديو7 مي داند.اما هر برنامه اي، خدود 1500 كلمه متن دارد كه علاوه بر متن هاي ثابت مثل متن مهدي پاكدل و رضا فياضي نوشته مي شود.متن هايي براي شروع و پايان مهمان ها علاوه بر نويسندگان بايد متن ها را بر اساس مهمانان، حايگاه و سن و سالشان تنظيم كنند. خيلي از مخاطبان راديو7، دوست دارند مكتوب برنامه رو هم داشته باشند. لاري پور پيشنهاد جالبي را مطرح مي كند."من به بچه ها گفته ام متن هاي منتخب رابه صورت فصلنامه و سالنامه منتشر كنند." لاري پور كه تولدش با تولد راديو7 همزمان شده، از اين تقارن خوشحال است. " اميدوارم اين جمع در هر برنامه اي موفق شوند اما بيشتر دوست دارم در اين برنامه موفق باشند چون مردم ان را پسنديده اند."

اين هم حسين كلهر(خوش تيپ شده) خودمان كه با اميرعلي زوج طنزپرداز خوبي شده اند براي راديو هفتي ها، حالا اين زوج را با بهرام عظيمي جمع بزنيد، ببينيد چه مي شود.


اميرعلي نبويان: قصه هاي اميرعلي از اقتضائات راديو7 بود

كتاب "قصه هاي اميرعلي" نبويان كه در راديو7 نوشت و خواند فروش خوبي داشت اما منتقدان مي گويند موفقيت اين كتاب به دليل خواندن آن در راديو7 بوده." موافقم كه كتابم يك اثر ارزشمند نيست اما اين قصه ها براساس اقتضائات راديو7 نوشته شد.راديو7 موثر بود اما اگر اتفاق خوبي در آنها نمي افتاد، مورد اقبال عمومي قرار نمي گرفت." نبويان كه اولين متن هايش را نيمه دوم اسفند89 در راديو7 خواند، استمرار آنها و افزايش تعدادشان از 10 به بيشتر از 100 را تيزهوشي مسعود فروتن و اعتماد ضابطيان و صوفي معرفي كرد. "خودم هم نمي دانستم انتخاب شده ام ولي زود احساس راحتي كردم و نتيجه اش را گرفتم." نبويان كه همين روزها سريال نوشدارو را روي آنتن شبكه اول دارد. راديو7 را فرصتي براي تلويزيون مي داند كه خيلي زود دارد مي گذرد.


 

 

 

بهرام عظيمي، اميرعلي نبويان و حسين كلهر خودمان، سه گانه طنز برنامه بودند كه چند باري صداي خنده خودشان با عوامل، ضبط را قطع كرد.


 

 

 

 

 

نيما رئيسي حدود ساعت 4.30 صبح جلوي دوربين رفت. صداي پرطنين و شمايل جديدش، در طول چندساعتي كه مهمان برنامه بود، فضا را پر كرده بود. رشيد كاكاوند نيز در تمام طول ضبط برنامه همراه مجريان و مهمانان شد. از نيمه شب تا دم دم هاي صبح.

 


 

رشيد كاكاوند و مسعود فروتن بااينكه چندساعتي معطل شدند اما همراه بودند. فروتن، نكات ريز تلويزيوني را مي گفت و كاكاوند با لحني آرام و لبخند مليح، ماجرا را پيگيري مي كرد. ضابطيان هم با شوخي هايش انرژي مي داد.

 

 

 

 

محمد بحراني صداپيشه ببعي و آقاي همساده و بهادر مالكي صداپيشه فاميل دور، اول خيلي آرام وارد شدند. اما وقتي عوامل آنها را شناختند، دورشان را گرفتند اخلاق خوب و خنده رو بودنشان، كلي حال همه را خوب كرد.

 

 

 مسعود فروتن و منصور ضابطیان

باشگاه خبرنگاران جوان گفتگویی رو با امیرعلی نبویان ترتیب داده که دوست عزیزمون حنانه لینک این گفتگو رو فرستادن. ما هم تو ادامه مطلب این گفتگو رو قرار دادیم.

نکته: تو تیتر اسم نویسنده رو تهران فر و در متن گفتگو لاری پور ذکر کردند

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۵/۱۷

بسم الله الرحمن الرحیم*

اللّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرياءِ وَالْعَظَمةِ وَ أهْلَ الجُودِ وَالجَبَرُوتِ وَ أهْلَ العَفْو وَالرَّحْمَةِ وَ أهْلَ التَقّوىٰ وَالمَغْفِرَة، أسْئَلُكَ بَحَقِّ هدا الْيوَمِ الّذي جَعَلْتَهُ لِلمُسْلِمينَ عيداً وَ لِمُحَمّدٍ صَلّىٰاللهُ عَليْه وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاَ وَ مَزيداً، أن تُصَلّي عَلىٰ مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أنْ تُدْخِلني في كُلِّ خَيْرٍ أدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ أنْ تُخْرِجَني مِنْ كُلِّ سُوءٍ أخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آل مُحَمَّدٍ، صَلَوٰاتُكَ عَلَيُهِ وَ عَلَيْهِمْ، اللّهُمَّ إني أسْئَلَكَ خَيرَ مٰا سَئَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصّٰالِحُونَ وَاعُوذُ بِكَ مِمّا اسْتَعاذَ عِبادُكَ الْمُخْلِصوُنَ.

 



عید سعید فطر مبارک باد

سلام

خوبید؟

عیدتون مبارک

هروقت دعای قنوت عیدفطر رو می شنوم قلبم یه حالتی میشه دوستش میدارم


پنجشنبه شب، شبِ عیدفطر، رادیو7 همانند پنجشنبه شبهای دیگه یه برنامه 2ساعته داره ولی با موضوع عید فطر

حالا میخواید بدونید تو این برنامه چه اتفاقاتی قراره بیفته؟

پس خبرهای زیر رو بخونید:


اجرای رضا صادقی در «رادیو هفت»

«رادیو هفت» ویژه برنامه‌ی عید فطر خود را با حضور «رضا صادقی» و «گوهر خیراندیش» به روی آنتن می‌برد.

به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «رضا صادقی» در ویژه برنامه‌ی عید فطر «رادیو هفت» که پنجشنبه - 17 مرداد ماه - به مدت دو ساعت پخش می‌شود، تعدادی از کارهای خود را اجرا می‌کند.
همچنین مهمانان دیگری نظیر فرشاد جمالی (خواننده) در این ویژه برنامه حضور خواهند داشت.
محمد صوفی، تهیه‌کننده‌ی «رادیو هفت» به خبرنگار ایسنا گفت: این ویژه برنامه به شکل و روال همیشگی خود پخش می‌شود و فقط متن‌هایی که در برنامه خوانده می‌شوند با روز عید فطر مناسبت دارد.
به گزارش ایسنا، «رادیو هفت» به کارگردانی منصور ضابطیان هر شب ساعت 23 از شبکه آموزش پخش می‌شود.


برزو ارجمند رادیو هفت ویژه عید فطر را اجرا می‌کند

برزو ارجمند شب عید سعید فطر مجری برنامه پرمخاطب «رادیو هفت» می‌شود.

منصور ضابطیان کارگردان و یکی از تهیه‌کنندگان برنامه «رادیو هفت» به سوره سینما گفت: اجرای این ویژه برنامه را به برزو ارجمند سپردیم که می دانیم برای مردم محبوبیت دارد. خود من ممکن است تنها چند دقیقه برای صحبت در مورد ترانه های انتخابی مردم روی آنتن حاضر شوم.

وی افزود: قرار است در این برنامه مجموعه ای از مناجات هایی که در مدت این یک ماه پخش شد، به شیوه ای جدید و توسط خوانندگان کشور اجرا شود. همچنین قصه های امیرعلی را نیز در برنامه خواهیم داشت. گوهر خیراندیش نیز برای ما اشعار محلی می خواند. نیلوفر تهرانی فر، رضا فیاضی، امیرعلی نبویان و شرمین نادری از نویسنده‌های برنامه هستند و سعی شده در این برنامه متن را هر چه بیشتر به فضاهای معنوی نزدیک کنند.
برنامه «رادیو هفت» هر شب ساعت ۲۳ از شبکه آموزش روی آنتن می رود. برزو ارجمند بازی در فیلم‌های سینمایی «روز سوم»، «طهران، تهران»، «پل چوبی»، «محیا» و … را در کارنامه دارد.


بازهم تشکر زیاد از مهسا1 عزیز برای فرستادن لینک این مطالب

در پناه مولا باشید*

یاعلی

*************************************************************************

پ.ن:امشب يكشنبه 20مرداد ماه قراره قصه هاي اميرعلي پخش بشه!

موضوعات مرتبط: خبرهای رادیو هفتی
نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : دوشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
 
بنام پروردگار زیبایی ها 

با اجازه خدا سلام

خوبید؟

پیشاپیش فرارسیدن ماه مبارک رمضان ماه عبادت و بندگی مبارک باد

ایشالا* بیشترین استفاده رو از این ماه زیبا ببریم

 

و اینک طبق قولی که داده بودیم فیلم حضور منصور ضابطیان و محمد صوفی در برنامه ما و شما شبکه جام جم رو تو این پست براتون گذاشتیم. با تشکر از خاطره عزیز برای ضبط و ارسال این ویدئوها به وبلاگ

یه نکته اینکه حجم فیلمهایی که خاطره جان فرستادن خیلی بالاست.من برای افرادی که مشکل حجم دانلود دارند یا اینکه دانلود تو حجم بالا براشون سخته، حجم قسمت اول رو کم کردم و گذاشتم(تو حجم کم کیفیت فیلم ها هم پایین اومده)و برای افرادی هم که دوست دارن نسخه با کیفیت فیلم ها رو ببینند و مشکلی از لحاظ حجم دانلود ندارند هم لینک با کیفیتش رو هم گذاشتیم.ایشالا راضی باشید

لینک دانلود برنامه ما و شما شبکه جام جم (کم حجم تر و کیفیت پایین تر)

دانلود قسمت اول

دانلود قسمت دوم

 

بچه ها قسمت دومش رو یه سایت دیگه هم آپلود کردم

دانلود قسمت دوم


و خبر جدید از انتشار جلد دوم کتاب مارکو پلو منصور ضابطیان

روایت ضابطیان از سفرهایش به هشت کشور در کتاب «مارک دو پلو»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «مارک دو پلو» شرح خاطرات ضابطیان در سفر به کشورهای آلمان، بلژیک، هلند، پرتغال، عراق، کنیا، یونان و برزیل است که در سه سال گذشته انجام شده است.

ضابطیان با اعلام این خبر گفت: مطالب این کتاب نسبت به جلد اول جذاب‌تر است زیرا سفرهایم ماجراجویانه‌تر شده و اغلب شامل کشورهایی می‌شود که برای مردم ناشناخته‌ترند.

وی ادامه داد: در این اثر نیز مانند جلد یک، تجربه‌های شخصی‌ام را به همراه نگاه و ماجراهایی که در جریان سفر پیش آمده به صورت مصور کنار هم قرار داده‌ام تا خوانندگان بتوانند تصویر روشنی از موضوع به دست بیاورند.

ضابطیان با اشاره به حضور خود در این هشت کشور اظهار کرد: در هر جایی به تناسب موضوع یا حادثه پیش آمده به آداب و رسوم و فرهنگ آن کشور نیز اشاره کردم و کوشیدم تا نکات جذاب آن را به مخاطبان معرفی کنم.

وی یادآور شد: برخی تصور می‌کنند این سفرنامه شامل تحقیقاتم درباره آداب و رسوم در کشورهاست اما این‌گونه نیست و فقط مشاهدات و تجربیات من در طول این سفرها را دربرمی‌گیرد.

ضابطیان با بیان‌ این‌که کتاب‌های بسیاری در حوزه آداب و رسوم فرهنگ و ملل مختلف نوشته شده است عنوان کرد: در این کتاب به مسایل جذاب، خواندنی و شنیدنی‌ای که می‌تواند برای مخاطب جاذبه ایجاد کند پرداخته‌ام.

وی همچنین درباره علت نامگذاری کتاب با عنوان «مارک دو پلو» نیز توضیح داد: از آن‌جایی که این کتاب جلد دوم «مارک و پلو» است، تصمیم گرفتم بدون هیچ دلیل خاصی عنوان آن را «مارک دو پلو» قرار دهم.

ضابطیان عنوان کرد: مراحل نگارش این کتاب به پایان رسیده و اکنون در مراحل پایانی صفحه‌آرایی قرار دارد و پیش‌بینی می‌شود شهریورماه امسال توسط انتشارات مثلث روانه بازار شود.

منصور ضابطیان، روزنامه‌نگار، کارگردان، مجری و تهیه‌کننده ایرانی است که پیش از این کتاب‌های «اگر یک زرافه داشتیم»، «اگر یک سوسمار بودیم» و «مارک و پلو» به قلم وی منتشر شده است.

 

با تشکر از مهسا۱ برای فرستادن لینک این خبر

 

التماس دعا*

یاعلی(ع)

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : یکشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۰۹

* به نام او ک هرچه داریم وهست از اوست*

سلام ک نام زیبای اوست...

 پیروزی امتیازی 4بر2والیبالیستان ملی پوش ایران زمین
را به شما رادیو7ایای عزیزتبریک میگوییم

بچه ها متشکریم...بچه هامتشکریم


حالا شماخوبین؟

گفتیم اول تبریک بیگیم

دوستان زیادی درخواست داشتن شعر طنزسروده سعیدبیابانکی  بااجرای

آقای محمد سلوکی درویژه برنامه نیمه شعبان رو واسه دانلود بذاریم  ما هم

بنابه قولی که داده بودیم این پست رو اختصاص به این فیلم دادیم که لیلی

عزیز لطف کرد و این قطعه رو به ما رسوندشعر خیلی قشنگیه و آقای

سلوکی هم بسیار خوب خوندنش. حتما ببینیدش


دانلود شعرخوانی محمد سلوکی در ویژه برنامه


 


یادتون باشه دنیابه لبخندتون احتاج داره

 

در ضمن فیلم حضور آقایان منصور ضابطیان و محمد صوفی در شبکه جام جم رو هم آماده کردیم که در پست بعدی خواهیم گذاشت (اولویت با این فیلم بود،چون قول داده بودیم)

 گفتگوی آقای ضابطیان با خبرگزاری ایسنا رو تو ادامه مطلب گذاشتیم بخونیدش حتما


یاعلی(ع)

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۰۵


به نام حضرت عشق*

سلام خضرت دلبر سلام قرص قمر                   زمین ک لطف ندارد از آسمان چ خبر؟


با یاد تو
بخاطر تو کلمات را بیدار نگه داشته ام
تا در اولین فرصتِ دیدار با تو بگویم
انتظار..با دلم چه کرده
بگویم که ضربانِ شتابناک قلبم
نفس های به شماره افتاده ام
بیدار مانده اند تا سلام نخستین را..به تو هدیه کنند
و حالا نمی دانم چرا دست و دلم میلرزد
احساس میکنم قلبم
چه دنیای بزرگیست..برای عاشق شدن
نگذار دلم دوباره به خواب رود
نمی خواهم دوباره بیدارش کنم
زودتر بیا..
بیا تا دستت را بگیرمُ .. با تو.. از پلکان مناجات بالا بروم
آنقدر بالا که کاشی های فیروزه ای
در انتظارانعکاس دعایم بمانند
و باور کنم شمشادها برادران من اند
منتظرم...انتظار...
حس نابیست که دوست دارم بپیچمش لای زر ورق های رنگی
و پنهانش کنم پشت گلدانِ یاس
که غنچه هایش رو به مناره های مسجد قدیمی محله مان باز میشود
تا این بار زودتر از هر ثانیه شماری
ساعت آمدنت را حدس بزنم
زودتر بیا..
باید پیش از آنکه مسافرانِ بی خبر از عشق
از سفر برگردند
آخرین ترانه ام را.. برایت بخوانم

مناجات - محمد صوفی


 سلام دوستان گل رادیو7ایمون

حالتون چه طوره؟


این مناجات و بهترین دیدیم واسه اول این پست

امید است مورد قبول واقع گردد


توجه هم کنین واسه وبلاگ هم ریسه بستیم          

 عیدتون کماکان مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــ


و آمّـــــــــــــا


بفرمایین دیگه دیگ ما ازین خونواده هاشیم ک پای قولمون هستیم...قول دادیم و تقدیم میکنیم دانلود شعر

فخیمانه ی محبوب دلم206ام


 

دانلود محبوب دلم 206ام

 

ولی شما دوستان گل شعر طنز صابر قدیمی که مهدل پاکدل خوندنو هم خیلی دوست داشتین

و میگن تا3 نشه بازی نشه این هم سومین سوپرایز ما:


مرداد شد و مد شده بارانی چینی
مستانه و سیراب شو با «رانی» چینی
از بس که دگر آدم بیکار نداریم
وارد شده ده کامیون افغانی چینی
در بالش ما ریخته کرک و پر چینی
کرک و پری از ماده های نر چینی
کرک و پر من ریخت در آن خواب که دیدم
قبرس شده یک قطب فروش خر چینی
بر پای تو شلوار گوچی بگ چینی
در دست تو یک دسته گل بی رگ چینی
سگ می شوی آن لحظه که آرام بگیرد
جای تو در آغوش عزیزت، سگ چینی
دربی شد و خوردیم دو شیرینی چینی
از ظرف پدر مادرمان، چینی چینی
ورزش متحول شده باچند روبرتو
با «باجوی» افغانی و «مانچینی» چینی
خورد اگزوز خاور به سر داور چینی
شیرین شده این قصه ی دردآور چینی
می گفت عظیم الشعرا «راکن چینی»
از قافیه و وزن و جناس و بن چینی:
این وزن عروضی جدید است، عزیزان
مفعول و مفاعیل و مفاعیلن چینی
بر سنگ مزارم زده: این شاعر چینی
بوده متخلص به ابوالصابر چینی
هر وقت که مُردم سر خاکم بفرستید
یک دسته عزادار و یا زائر چینی
راهی شد و حتی ره او ساخت چین است
باید برود سوی شمال از ره چینی
بر پاکت یک نامه نوشته است به چینی:
عمرا بگذارم دم چین را تو بچینی
ای کاش نبینیم که بر عکس هدفها
امسال حمایت شده سرمایه ی چینی

در ضمن برنامه امشب رو گوینده خوب رادیو جوان آقای شاهین شرافتی اجرا خواهند کرد

همیشه لبخند بزنین و یادتون نره به سلیقه هم احترام بذاریم

التماس دعا*

یاعلی(ع)

*******************************************************************************

پ.ن: يه خبر جديد


یک مصاحبه رادیو هفتی
..
گفتگو با منصور ضابطیان و محمد صوفی درباره ی رادیو هفت ...
امشب ساعت 20:45
شبکه ی جام جم برنامه ی ما و شما
نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : پنجشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۰۷

خدایا جهان پادشاهی توراست          زما خدمت آید خدایی توراست

سلام

خوبید؟

باز پنجشنبه رسید و رادیو هفتی دیگر با اجرای منصور ضابطیان

موضوع برنامه ۸دی ماه ۱۳۹۱  (امشب) هلهوله هست. و دوستان می تونن نظراتشون رو به برنامه ارسال کنند.

امروز ما تصمیم گرفتیم بخشی از برنامه شب یلدا رو براتون بذاریم. در اینجا چند عکس از برنامه اونشب رو قرار دادیم


 

همچنین متنی رو که امیرعلی نبویان در برنامه خوندن رو دانلودش رو گذاشتیم

دانلود ویدئوی متن خانی امیرعلی

و حالا فال حافظی که جناب کاکاوند در شب یلدا گرفتند

 

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن
دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
جان فدای شکرین پسته خاموشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد

 

و حالا خبرهایی از رونمایی کتاب قصه های امیرعلی:

در دور همي امروز آقاي صوفي هم تشريف خواهند داشت و شايد هم آقاي ضابطيان ؛آقاي بهرام عظيمي،سركار خانم يكتا ناصر و بانو نيلوفرلاري بور هم حضور خواهند داشت .

پنج شنبه، هفت دی، پنج عصر، فرهنگسرای ابن سینا (شهرک غرب، خیابان ایران زمین، روبروی بیمارستان بهمن)

در پناه مولا علی(ع) باشید

********************************************************************

پ.ن: با تشکر از دوست خوبم هانیه برای عکسها و ویدئو. برای دیدن عکسهای بیشتر از برنامه می تونین به آدرس زیر مراجعه فرمایید

دلنوشته

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : سه شنبه ۱۳۹۱/۰۹/۰۷

تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست ؟           در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون فقط افسانه اند                   عشق در دست حسین بن علیست

 

دوستای خوب رادیو هفتیمون

سلام و درود برشما

خوبید؟

ممنون ازتون که در همه حال به وب خودتون توجه دارید

امروز با یه پست ویژه در خدمتونیم

با چندتا عکس ناب و دوست داشتنی

تو این پست دو تا عکس از دو تا بچه ناز گذاشتیم

میتونین حدس بزنید صاحب این عکسها چه کسی هست؟

هر دو عکس متعلق به یه نفره یا دو شخص متفاوت؟

 

   برای گرفتن جواب سوالا به ادامه مطلب مراجعه کنید 

 

موضوعات مرتبط: تولد رادیو هفتی
نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : سه شنبه ۱۳۹۱/۰۸/۰۹

یاد می کنیم خداوند بزرگ رو

و خدمت شما دوست داران برنامه رادیو۷ سلام و درود می فرستیم

پیشاپسش فرا رسیدن عید غدیر غم، بزرگترین عید شیعیان رو تبریک میگم

و قبل از هرچیز یادآوری کنم که اجرای برنامه امشب رادیو۷ برعهده جناب محسن بهرامی هست

و موضوع  هفته که پنجشنبه شب آقای ضابطیان راجبش صحبت می کنند درمورد "کارهای اشتباهی که انجام دادیم" یا به زبون عامیانه سوتیای خودمون رو به برنامه بفرستیم

همانطور که همگی در جریانید دیروز جلسه هم نشینی با رادیو۷ برگزار شد و تعداد زیادی از علاقه مندان این برنامه در این نشست حضور پیدا کردن

حالا ما تو این پست تصمیم گرفتیم که یه گزارش مختصری از این نشست رو بذاریم.در ابتدا توضیحاتی از فضای فرهنگسرا و سپس صحبت های  رد و بدل شده را براتون گذاشتیم

جا داره تشکر بسیاری کنم از خانم آناهیتا(وبلاگ هنری-آموزشی یادگاری ها) برای تهیه عکسها و شرح فضای هم نشینی

(این عکس بالای رادیو، عکس لوگوی وبلاگه ها)

دیروز در فرهنگسرای رسانه «همنشینی با عوامل رادیو7» برگزار شد. برنامه ای که در ایران جزو معدود برنامه هایی بود که سر ساعت برگزار شد. درست رأس ساعت 16. از فضای کوچک و جمعیت زیاد و کمبود جا که بگذریم، هم نشینی خوبی بود. بیشتر مدت زمان این هم نشینی، به مطرح کردن سوال از جانب مخاطبان و پاسخ به این سوالات توسط منصور ضابطیان، محمد صوفی، مارال دوستی و امیرعلی نبویان اختصاص پیدا کرد. خیلی ها کتابهای "مارک و پلو" و "قصه های امیرعلی" رو اورده بودند تا توسط نویسنده هاشون _ به ترتیب منصور ضابطیان و امیرعلی نبویان امضا بشه   و خیلی های دیگه هم روی کاغذ امضا گرفتند.(بعضی ها هم می خواستن کتاب امیرعلی رو بدن مارال دوستی امضا کنه!)

متأسفانه به دلیل کمبود فضا، بسیاری از مردم در راهرو و جلوی در ورودی و حتی خیابان منتظر بودند تا هنرمندان محبوبشون رو ببینن.

در بین برنامه تصاویری پخش شد که منتخب گفتگو با کودکان از جمله آرتین و آریانا بود و خود بچه های رادیو هفتی هم با دیدن این بچه ها از خنده روده بر شدن که در یکی از این عکسها کاملا ً مشهوده!

جالب اینجاست که وقتی مردم برای خودشون و عوامل دست می زدن، آقای نبویان هم لطف می کرد و سوت می زد!  

حالا از اینجا گزارش خبرآنلاین از این هم نشینی

ضابطیان: از ترس مردم هیچگاه نتوانستیم «رادیو هفت» را قطع کنیم

مجری و تهیه‌کننده برنامه تلویزیونی «رادیو هفت» می‌گوید بیشتر آیتم‌های این برنامه به صورت گروهی مطرح و درباره آن نظرخواهی و در ادامه تصمیم‌گیری می‌شود.

به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، نشست عوامل برنامه «رادیو هفت» روز دوشنبه 8 آبان با حضور منصور ضابطیان کارگردان، محمد صوفی تهیه‌کننده و امیرعلی نبویان نویسنده و قصه گو و مارال دوستی نویسنده در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.

در ابتدای این نشست مجری برنامه سعید توکلی با یک سئوال درباره زمان شروع و تولد برنامه «رادیو هفت» از ضابطیان درخواست کرد تا مختصری در این مورد برای حاضران مطرح کند.
 ضابطیان در پاسخ گفت: «شروع و ایده برنامه رادیو هفت از تابستان سال 1389 شکل گرفت، زمانیکه می‌دیدم چطور بسیاری از مردم در زندگی شهری گرفتار ترافیک، آلودگی، روابط پیچیده اجتماعی در کلانشهری مانند تهران اسیر هستند و نتیجه آن پس از یک روز چیزی جز خستگی نبود. از طرف دیگر مهم‌ترین ابزار پس از این فعل وانفعالات تلویزیون بود که نقش ارتباطی مناسبی بر عهده داست از همین رو تصمیم به ساخت برنامه با محوریت شاد گرفتیم که منجر به تولد «رادیو هفت» شد.»

در ادامه محمد صوفی در تکمیل سخنان ضابطیان گفت: «قرار بود این برنامه در ابتدا با عنوان رادیو در شبکه جام جم پخش شود که در این بین با پیشنهاد شبکه آموزش روبرو شدیم که به دور از هیاهوی خبری و تبلیغاتی کار می‌کرد. ما هم تصمیم گرفتیم با این شبکه کار خود را آغاز کنیم.»

در ادامه ضابطیان در پاسخ به این پرسش که چقدر استفاده از گویندگان را در برنامه خود موثر می‌دانید، گفت: «ویژگی گویندگان وصدای خوب آن‌ها از پارامترهایی است که می‌تواند به برنامه «رادیو هفت» کمک کند. در حال حاضر از بازیگران یا هر کسی که بتواند متنی را گویندگی کند استفاده می‌کنیم که این موضوع بر جذابیت برنامه افزوده است.»

مارال دوستی سرپرست نویسند گان برنامه «رادیو هفتم، در پاسخ به این پرسش که چگونه فکر می‌کنید و می‌نویسید با لحنی طنزآمیز، گفت: «ماهیت برنامه اینقدر خوب و مورد استقبال هست که هر چه می‌نویسیم به نظر خوب می‌آید.» 

او در ادامه افزود: «اجرای خوب برنامه باعث شده است که فکر کنیم نویسنده خیلی خوب نوشته است.»

ضابطیان کارگردان برنامه «رادیو هفت» در ادامه درباره ایده‌هایی که برای بخش‌های مختلف این برنامه اعمال می‌شود گفت: «بیشتر آیتم‌ها که به ذهن می‌رسد به صورت گروهی مطرح می‌شود و درباره آن نظر خواهی و در ادامه تصمیم گیری می‌شود.»

مجری برنامه با اشاره به اینکه یکی از آیتم‌های جذاب ومورد استقبال آیتم «کوچولو‌ها» است از کارگردان برنامه خواست در مورد شکل‌گیری این بخش توضیح دهد. 
ضابطیان گفت: «این ایده به صورت اتفاقی زمانی که به مهمانی یکی از دوستانم دعوت بودم در آشنایی با یک کودک که با سه چرخه در پارکینگ مشغول بازی بود شکل گرفت و‌‌ همان چیزی شد که امروز شاهد آن هستیم.»

امیرعلی نبویان در مقام قصه‌گو و نویسنده در خصوص سوژه‌های خود گفت: «در برخی از موارد ایده‌های خود را از بازخوردهای برنامه در مواجه با مردم می‌گیرم. برای مثال جمعیت و استقبال امروز در فرهنگسرای رسانه خود یک سوژه است.»

او ادامه داد: «امیدوارم همه به فرهنگ قصه ‌وانی بازگردند. در دنیای امروز قصه کمترین تاثیر را از اتفاقات ناخوشایند می‌گیرند. از همین رو قصه وقصه خوانی تاثیر بسزایی در آرامش ذهن دارد.»

ضابطیان در ادامه به اشاره به ساختار برنامه گفت: «مجبوریم ساختار این برنامه را با توجه به تغییراتی که اطرافمان رخ می‌دهد تغییر دهیم. از همین رو داستان و مناسبت‌ها به فراخور زمان تغییر می‌کند.»

او با بیان اینکه هر برنامه‌ای یک سری محدودیت‌ها دارد، گفت: «برنامه «رادیو هفت» نیز از این قاعده مستثنی نیست.»

این نشست با پرسش و پاسخ حاضران و عوامل ادامه یافت.

ضابطیان در پاسخ به پرسش یکی از حاضران مبنی بر اینکه چطور مناسبت‌ها را انتخاب می‌کنید، گفت: «ما درباره مناسبت‌هایی صحبت می‌کنیم که در تقویم رسمی کشور به آن‌ها اشاره شده و نمی‌توانیم درخصوص تمامی مناسبت‌ها با جزئیات وارد شویم.»

یکی از حاضران درباره عدم پاسخگویی تلفنی گلایه کرد که در پاسخ به او گفته شد: «متاسفانه یک خط بیشتر نداریم، اگرچه همین ارتباط نیز باید از طریق روابط عمومی انجام شود.»

ضابطیان در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره تهیه قسمت‌های اجرا شده گفت: «از طریق سروش سیما می‌توانید آن را تهیه کنید.»

کارگردان برنامه با بیان اینکه نمی‌خواهد به پرحرفی متهم شود در آخرین پاسخ خود درباره اینکه گفته می‌شود با پایان سال برنامه «رادیو هفت» نیز پایان می‌یابد، گفت: «از ترس مردم هیچگاه نتوانستیم برنامه را قطع کنیم.» 

«رادیو هفت» که هر شب بجز جمعه‌ها به صورت زنده به روی آنتن می‌رود، تلاش می‌کند لحظاتی آرام و پر از خاطره‌ای را برای مخاطبان خود فراهم کند. در این برنامه بخش‌های گوناگونی مانند پخش موسیقی آرام، قصه‌خوانی، گفت‌و‌گو دربارۀ موضوعات مرتبط با آرامش... درنظر گرفته شده است.

علاوه بر این هر شب یک مجری متفاوت برنامه را اجرا می‌کند.

 

 دوستانی که تو این نشست شرکت کردن توی نظرات از خاطراتشون بگن

یاعلی

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ.ن:عکسهای جدید هم نشینی در ادامه مطلب

پ.ن.ن:شماره ۳۸۳ مجله همشهری جوان در صفحه آخر با امیرعلی نبویان صحبت شده.

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : سه شنبه ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
 سلام سلام

حالتون چطوره؟

مدرسه و دانشگاه خوش میگذره؟


پیشاپیش میلاد امام رضا(ع) رو خدمتتون تبریک عرض میکنم



به همین مناسبت رادیو۷،پنچشنبه ۷مهرماه ویژه برنامه ای ترتیب دیده و از ببنده هاش هم خواسته که تو این

ویژه برنامه سهیم باشندحالا چطوری؟


رادیو۷ خواسته که عکسهای خودتون که تو حرم امام رضا(ع) گرفتین رو بهشون ارسال کنین.برای ارسال

عکسها میتونین از طریق ایمیل: radio7@irib.irو صندوق پستي: 3355-14155  برنامه اقدام فرمایید

تقاضا برای گذاشتن متن و ویدئوهایی که تو ویژه برنامه آغاز پاییز پخش شد بسیار زیاد هست.بنابراین ما تو این

پست تصمیم گرفتیم متن زیبایی که به قلم امیرعلی نبویان بود و محمدصوفی به زیبایی قرائت فرمودن رو بذاریم


متن محمد صوفی _ نوشته امیر علی نبویان



به تو برای تو می نویسم پاییز برگ ریز .

کدام را باور کنم عریانی هزارساله آن تن سرمازده که آسمان را به هم گریه می دارد یا شکوه این خلعت این

جادو را !؟


زردی رویت از نفرین هزار محصل است یا میراث آفتاب طلایی تابستان !؟

تو کدامی ؟

سرخی گس خورشید در غروب های دلتنگ یا ملسی ناب سیب های قرمز و چه راز آلود ایهامی است این

معجون قصه ی تو مخزن الاسرار .


اما هرچه است در تجلی است یا اولی الابصار .

کشف تو کشف راز خداوندگار است . کفر و اغراق نمی گویم که رحم و غضب او هم مثل شکوه و اندوه تو جمع اضداد نیست .

تو آتش جا مانده از کاروان بهاری و مهجور از غم هجران یا منزلگاهی بکر آرزوی محال اردیبهشت؟!

اگر آنی شاهانه ماجرای گناه گدا بگو و اگر این با این گدا حکایت آن پادشاه بگو .

نه تو خود مسافری مثل بهار ، مثل من . توشه راه ببند که سفر طولانیست از تموز تا سور و ما عابر هر ساله

این جاده پر پیچ و خم .


چه با حوصله می گذری از کنار آفتاب کم جان مهر ، باران تند آبان و سوز استخوان سوز آذر .

کاروان خزان نرم می وزد که می داند که خرج این کوچ او از عمر من است .

همسفر آگاهم که سخاوت را در حقم تمام می کنی از هرآنچه رحمت خداوند است .

نفس نفس عطر باران و خاک ، لحظه لحظه چنگ مطرب باد و سماء و طبق طبق مروارید دوخته بر ردای

شاخساران از میوه هایی که سوغات بهشت است .


وعده کردی بازخستگی مرا تا یلدا به دوش می کشی ؟

رفیق راه که چون تو باشد تا خود رستاخیز مسافر می مانم .


 و همچنین یکی از بخشهای زیبای ویژه برنامه پاییزی بازخوانی ترانه قدیمی و زیبای خزان عشق(شد

خزان) مرحوم بدیع زاده بود که سه هنرمند عزیزمون "امیر کهکشان- شاهین امیری-مسعود شاه ولی" به خوبی

از عهدش براومدن.ماهم اینجا دانلود این قطعه موسیقی زیبا رو گذاشتیم تا شما هم لذت ببرید

واقعا کار دیدنی و شنیدنی شده. به همه افرادی که ندیدن توصیه میکنم حتما این ویدئو رو ببیننند





دانلود ترانه خزان عشق

از زندگیتون لذت ببرید


یاعلی

 

نویسنده : دختر رادیو هفتی
تاریخ : یکشنبه ۱۳۹۱/۰۶/۱۹

بنام آنکه هستی ما از جود وجود اوست

دوستای خوبم سلام

حالتون چطوره؟

ایشالا هم حال جسمتون هم حال روحتون عاااااااالی باشه

رادیو۷ هفته پیش چطور بود؟چون من(مرضیه) هفته قبل به علت مسافرت ۱دقیقه هم ندیدم

و اما بهتون بگم اجرای امشب رادیو۷ به عهده جناب محسن بهرامی هست

در ضمن دوستانی که فیلم برنامه زنده رود رو میخوان،ما پیگیرش هستیم و از افرادی که شبکه اصفهان رو دارند و اینکارو ضبط کردن خواستیم که بهمون برسونن فیلم رو. ایشالا که بتونن برسونن

تو این پست براتون گفتگوی هفته نام جیم مشهد با عوامل رادیو۷  رو گذاشتیم درسته که تاریخ مصاحبه قدیمیه اما سوالهایی که پرسیده شده و جوابهای داده شده  که قدیمی نیست. پس با خوندنش چیری رو از دست نمیدین

با تشکر از مهنام عزیز برای معرفی این هفته نامه

 

از روزنامه‌نگاري مکتوب تا روزنامه‌نگاري تصويري
 
گفت‌وگو با طراح و ايده‌پرداز اصلي «راديو هفت» که خودش يک رسانه‌اي خبره و تمام عيار است، چندان ساده نيست. اين‌که مقابل منصور ضابطياني بنشيني که سال‌ها به عنوان يک مطبوعاتي در رسانه‌ها کار کرده است و به خوبي مي‌داند چه‌طور از گير و دار شيطنت‌هاي خبرنگار مصاحبه‌کننده بگريزد، باعث شد تا با اندکي اضطراب پاي ميز گفت‌وگو با او بنشينيم. در يک روز سرد پاييزي استوديو ضبط موضوع‌هاي برنامه «راديو هفت»، ميزبان گفت‌وگوي ما با منصور ضابطيان تهيه‌کننده، طراح، مجري و کارگردان برنامه تلويزيوني راديو هفت بود. در ادامه، مشروح اين گفت‌وگو را از نظر خواهيد گذراند.

 اول از خود راديو هفت شروع کنيم؛ راديو هفت از کجا آمد؟ آيا از تجربه‌هاي شخصي منصور ضابطيان بود؟

چرايي راديو هفت از دل همين مردم و جامعه آمده است. به نظر مي‌رسيد اين جامعه نياز به کمي آرامش دارد. چرايي اش به اين خاطر بود که ما دنبال اين بوديم تا يک ساعت پر آرامش را براي مردم فراهم کنيم. اما ساختارش از آن تجربه‌هاي شخصي آمد. اين‌که بخواهيد فکر کنيد اين آرامش را با چه دهيد و چه کار کنيد، برمي‌گردد به تجربه‌هاي شخصي خود من. تو خودت وقتي سال‌ها کار مي‌کني و از بستر تصاوير و کارهاي شلوغ عبور مي‌کني مي‌گويي «خب حالا که اين کارها را کرده‌ام بيايم اين آرامش را با يک سادگي پيوند دهم.» رسيدن به آن سادگي هم‌زمان با آن ايده دنبال آرامش بودن و يک جايي به هم رسيدن شد؛ «راديو هفت».

شايد به همين خاطر است که يک ريتم خاص توام با آرامش در راديو هفت وجود دارد...

طبيعتا. آرامشي که در واقع پايان روز به مردم داده شود و روي اعصاب‌شان هم نباشد. چون مي‌دانيد برخي برنامه‌ها هست که ممکن است خوب باشد و آرامش‌بخش، اما ممکن است ديدن‌اش مردم را عصبي کند! به خاطر اين‌که طولاني است. مثلا شما ممکن است آخر شب يک گفت‌وگوي خوب ببيني ولي به‌خاطر اين‌که طولاني است و کسي نمي‌تواند تا آخر آن را ببيند، باعث مي‌شود که به ضد خودش تبديل شود. اما وقتي يک برنامه‌اي مي‌سازي که ايده‌ات اين است که مردم اين برنامه را از هر جايي خواستند ببينند و هر موقع دوست داشتند از ديدن آن صرف‌نظر کنند و بروند بخوابند، اين مردم را عصبي نمي‌کند. چون ممکن است نيم ساعت برنامه را ببينند و بعد خواب‌شان ببرد...

پس اين انقطاع آيتم‌هاي راديو هفت از همين مسئله نشات مي‌گيرد؟

بله، دليل اصلي‌اش اين است. اين برنامه به خاطر اين‌که به لحاظ ساختار بصري، برنامه‌اي است که ممکن است در يک زمان طولاني کسالت بار و تکراري شود، مجبور هستيم آيتم‌ها را کوتاه و آدم‌ها را متنوع انتخاب کنيم. يعني بايد هر دفعه در برنامه يک شگفتي باشد. به همين خاطر بنا را بر سادگي توام با غافلگيري گذاشتيم.

در راديو هفت نکته قابل توجهي که جلب نظر مي‌کند دکور و نورپردازي آن است. در اين خصوص توضيح مي‌دهيد؟

دکور هم در خدمت همان سادگي است. ما مي‌توانستيم يک دکور عظيم و بزرگ بزنيم اما اصلا دنبال اين نبوديم. دنبال رسيدن به يک سادگي حتي در دکور بوديم. سعي کرديم با نور بيشتر کار کنيم و آن فضاي آرامش‌بخش شبانه را با نور و رنگ خوب در آوريم. يعني سعي کرديم دکور در خدمت هدف برنامه باشد. در خيلي از برنامه‌هاي تلويزيوني دکورهاي‌شان در خدمت برنامه نيست.

و رنگ! رنگ مشکي در راديو هفت خيلي استفاده مي‌شود. اين ايده استفاده مکرر از رنگ مشکي از کجا مي‌آيد؟

ببينيد! رنگ مشکي جدا از اين‌که در همه جاي دنيا به آن رنگ «رويال» و شيک مي‌گويند همواره گران‌ترين وسايل نيز رنگ مشکي دارد، ما سعي کرديم براي رسيدن به اين شيکي از رنگ مشکي استفاده کنيم، رنگ مشکي مثل رنگ‌هاي ديگر در طولاني مدت خسته‌کننده نمي‌شود. ولي شما فکر کن رنگ صورتي يا رنگ زرد مي‌گذاشتيم. بعد از يک هفته اولا که خسته‌کننده مي‌شد و دوما آن چيزي که ما در بک مي‌گذاريم، مشکي است که خيلي خودش را جلوه مي‌دهد.

برويم سراغ آيتم‌هاي برنامه؛ در برنامه يک موضوع داريد که بدون شک جزو محبوب‌ترين آيتم‌هاي راديو هفت است. چه مي‌شود که منصور ضابطيان بخش کودکانه را آن‌قدر زيبا در مي‌آورد؟ آيا اين به کودک درون خود ضابطيان برمي‌گردد؟ مي‌خواهم بدانم اين شناخت از دنياي کودکان از کجا آمده است؟

نمي‌دانم! به هر حال يک بخش‌اش تجربه‌هاي شخصي من است و بخشي هم شايد از مطالعات من در اين حوزه مي‌آيد. چند سال پيش مجموعه‌اي را مي‌نوشتم به اسم «آن‌چه مي‌بينيم، آن‌چه هست» که محمد صوفي کارگرداني مي‌کرد و در مورد روان‌شناسي کودک بود. من مجبور شدم براي آن برنامه يک دوره کلاس‌هاي تربيت کودک را بگذرانم...

پس در اين حوزه مطالعه داشتيد؟

بله. آن‌جا فعاليت‌هاي کارگاهي مي‌کردم و با پدر و مادرهايي مي‌نشستم که بچه‌هايشان هر کدام مشکلي داشتند و من کنار دست آن ها بودم. حالا اين‌که همه اين عوامل با هم جمع شدند و اين شکلي شده است شايد نتوانم درست تجزيه و تحليل‌شان کنم.

منصور ضابطيان يک فرد رسانه‌اي است که پيش از آن‌که در رسانه‌هاي تصويري باشد، همه او را به عنوان فردي که در رسانه‌هاي مکتوب آثار خوبي از خودش به جا گذاشته است مي‌شناسند. چه‌طور شد که منصور ضابطيان توانست به طرز شکيلي ميان رسانه‌هاي تصويري و رسانه‌هاي مکتوب، چنين پيوندي را ايجاد کند؟

من فرق زيادي بين اين‌ها نمي‌بينم. يعني به يک نوعي از روزنامه‌نگاري معتقدم که اين روزنامه‌نگاري گاهي ممکن است در حوزه مطبوعات باشد و گاهي در تلويزيون. ما کمي اين‌ها را از هم تفکيک مي‌کنيم والا در جهان وقتي صحبت از روزنامه‌نگاري مي‌شود خيلي به رسانه اشاره نمي‌شود که حالا اين فرد در چه رسانه‌اي روزنامه‌نگاري را دنبال مي‌کند. کاري که ما الان داريم مي‌کنيم به نوعي روزنامه‌نگاري تصويري است...

يعني شما معتقديد که الان داريد يک بسته محتوايي روزنامه‌نگاري را در قالب تصوير به مخاطب ارائه مي‌دهيد؟

دقيقا. حالا اين بسته‌بندي زماني با کاغذ صورت مي‌گيرد و گاهي با امواج صوت اتفاق مي‌افتد. شخصا تفاوت زيادي براي من ندارد.

ماندگاري کدام يک را بيشتر مي‌دانيد؟

من خودم شخصا مخاطب روزنامه‌نگاري مکتوبم را بيشتر دوست دارم، به‌خاطر اين‌که خيلي کيفي‌تر است. وقتي که مثلا يکي يادش مي‌آيد شما 10 سال پيش با يک نفر مصاحبه‌اي انجام داديد و اين در يک روزنامه‌اي منتشر شده است، اين خيلي لذت بخش‌تر است تا اين‌که کسي در تلويزيون تو را ببيند. البته درست است اصلا قابل مقايسه نيست. در يک روزنامه ممکن است حداکثر 100 هزار نفر تو را بخوانند اما در تلويزيون ممکن است در لحظه 10 ميليون نفر تو را ببينند. ولي به لحاظ کيفي من مي‌گويم مخاطبي که تو را مي‌خواند کيفي‌تر است چون تو را انتخاب کرده است. به خاطر تو مي‌رود و يک نشريه‌اي را مي‌خرد و يادش مي‌ماند و آرشيوش مي‌کند. اما در تلويزيون نه! بنابراين در مقام مقايسه به لحاظ کيفي آن را بيشتر دوست دارم.

پس چرا منصور ضابطيان حوزه رسانه مکتوب را جدي‌تر دنبال نمي‌کند؟

وقت نمي‌شود. الان به هر حال برنامه تلويزيوني آن‌قدر وقتم را مي‌گيرد که ديگر فرصتي نمي‌کنم در مطبوعات کار کنم. از طرف ديگر هم به هر حال به عنوان کسي که کار روزنامه‌نگاري انجام مي‌دهيد، برخي دغدغه‌ها و علاقه‌مندي‌هايي داريد که دوست داريد کارهاي نو انجام دهيد، راستش را بخواهم بگويم در مطبوعات هر کاري خواستم انجام داده‌ام.

پس مي‌خواهيد حالا روزنامه‌نگاري تلويزيوني را تجربه کنيد؟

بله. اين هم ممکن است يک جايي به تکرار برسد. آن موقع بايد بروم و يک حوزه ديگر را تجربه کنم.

از راديو هفت اول تا دوم دنبال چه تجربه جديدي بوديد؟

ببينيد! در ساختار کلي برنامه تفاوت عجيب و غريبي به وجود نيامد. چون اين ساختار را مردم دوست دارند. اما چون راديو هفت به طور معمول مدام در حال نوزايي است و اين تنوع و تغيير را در آن مي‌بينيد ما در بخش دوم برخي موضوع‌‌ها و داستان‌هاي جديدي داريم...

مي‌خواهم بگويم آيا اين تغيير همان‌طور که در موضوع‌‌ها وجود دارد در محتوا هم بروز کرده است؟

ما سال پيش مي خواستيم تحت هر شرايطي به مردم بگوييم بايد آرامش داشته باشيد. اما امسال هدف ديگري هم داريم و آن گسترش فرهنگ احترام در جامعه است. متاسفانه در جامعه‌ ما احترام روز به روز کم مي‌شود. ما مي‌خواهيم به مردم يادآوري کنيم که به همه چيز احترام بگذاريم.

گاهي اوقات آدم دوست دارد چشم‌هايش را ببندد و راديو هفت را ببيند...

بله. يکي از هدف‌هاي ما اين است که گاهي اوقات برنامه را مردم نبينند و بشنوند. براي همين است که مثلا وقتي يک بازيگر سينما مي‌آيد که تو انتظار نداري در آن لحظه شب ببيني‌اش، لحظه اول غافلگير مي‌شوي. شايد 30 ثانيه جذب صفحه تلويزيون شوي، ولي باقي‌اش را نمي‌خواهي ببيني. ما دنبال اين هستيم که اگر در تو 2 دقيقه باقي‌مانده، آن بازيگر را نديدي و خواستي تا آشپزخانه بروي، چيزي را از دست ندهي. يعني اين کاملا آگاهانه است که يک وقت‌هايي چشم‌هايت را ببندي. ولي تمام برنامه را نمي‌توان با چشم بسته ديد...

يعني نمي‌توان اين تعريف را ارائه داد که راديو هفت يک راديوي تصويري است؟

نه، به خاطر اين‌که درست است که اسم برنامه ما راديو هفت است اما من مي‌توانم از ويژگي‌هاي بصري راديو هفت به شدت دفاع کنم و آن را تلويزيوني‌تر از بسياري برنامه‌هاي تلويزيون بدانم...

يعني اگر مخاطب چشمش را ببندد، چيزي از دست مي‌دهد؟

بله! آن همه اتفاق، آن همه نماهنگ، آن همه پويانمايي که ما برايش انتخاب مي‌کنيم. خب اگر چشمش را ببندد همه اين‌ها را از دست مي‌دهد.

و به عنوان سوال آخر؛ راديو هفت تا کجا منصور ضابطيان را ارضاء مي‌کند؟

نمي‌دانم. يکي از بينندگان خيلي حرف بامزه‌اي زده بود. آن موقع که بنا بود برنامه تمام شود، پيامک زد و گفت: «من مي‌دانم که شما عادت داريد در اوج برنامه‌تان را تمام کنيد اما هنوز به اوج نرسيديد. هر وقت به اوج رسيديد ما به شما اطلاع مي‌دهيم!» شايد يک شوخي بود که در آن کمي تلنگر وجود داشت. من فکر مي‌کنم هنوز خيلي جاي کار دارد اما اميدوارم زماني که حتي براي من جذاب نبود و خواستم کار ديگري کنم، راديو هفت تمام نشود.

 

 راديو هفت، تصويري‌ترين برنامه سيما

 

تهيه کنندگي و کارگرداني يک برنامه شبانه تلويزيوني که نامش با «راديو» گره خورده است باعث مي‌شود تا ما هم اشتباه کنيم و «محمد صوفي» را با معاونت راديويي اشتباه بگيريم! اما شما اشتباه نکنيد. محمد صوفي تهيه کننده و کارگردان برنامه راديو هفت است که به‌طور مشترک با منصور ضابطيان اين برنامه را مي‌سازند. آن‌ها سال‌هاست که در کنار يکديگر در تلويزيون، برنامه‌هايي چون «نقره» و همين «راديو هفت» را مي‌سازند. محمد صوفي در گفت‌وگو با جيم از راديو هفت و پيدايشش مي‌گويد.

شما با آقاي صوفي راديو نسبتي داريد؟

نه، من بايد ابتدا اين توضيح را دهم که من راديويي نيستم و خيلي‌ها من را با آقاي صوفي راديو اشتباه مي‌گيرند. ايشان معاونت راديويي هستند و معمولا خيلي سوال مي‌شود ولي من نه با ايشان آشنايي دارم و نه راديويي هستم.

چه شد که راديو هفت را ساختيد؟

حقيقت اين است که اين‌گونه نبود که پيشنهادي به ما شود. معمولا در تمام اين سال‌هايي که من و منصور ضابطيان براي تلويزيون برنامه مي‌سازيم، طرح‌هايي را که داشتيم به سازمان پيشنهاد مي‌کرديم و اين کار هم مثل ساير کارها بود.

چرا شبکه آموزش را براي ساخت و پخش اين برنامه انتخاب کرديد؟

خودمان خوشحال هستيم که برنامه‌مان در شبکه آموزش است. اما اين‌که چه‌طور شد اين طرح به شبکه آموزش آمد، ابتدا اين برنامه با نام راديو وطن قرار بود براي شبکه جام جم آماده شود. موقعي که اين طرح را براي ساخت آماده مي‌کرديم، همان موقع با پيشنهادي از شبکه آموزش براي ساخت يک برنامه شبانه روبه‌رو شديم و شرايط به سمتي رفت که ما اين برنامه را در شبکه آموزش توليد کرديم...

اشاره کرديد خوشحاليم از اين‌که اين برنامه در شبکه آموزش پخش مي‌شود. چرا؟

فکر مي‌کنم هر شبکه ديگري مثل شبکه 3 مي‌خواستيم برويم، به ميزاني که در شبکه آموزش از اين برنامه حمايت شد، اين اتفاق نمي‌افتاد. نکته ديگر هم اين‌که ما هر شبکه ديگري مي‌رفتيم ناخودآگاه اعتبارمان را از آن شبکه مي‌گرفتيم. اما اين‌جا خوشبختانه شايد به نوعي کمک کرديم تا شبکه آموزش را خيلي‌ها با راديو هفت بشناسند.

سوالي که شايد براي خيلي‌ها مطرح باشد؛ چرا راديو؟ اين انتخاب اسم، حالا راديو هفت يا راديو وطن از کجا آمده است؟

ببينيد! شايد به دليل فضا و ساختار شکلي برنامه است که در يک استوديوي راديويي در حال توليد است. نه اين‌که فکر کنيد اين برنامه يک برنامه راديويي است. ما حتي معتقديم اين برنامه از تصويري‌ترين برنامه‌هاي تلويزيون است.

ايده اوليه راديو هفت از شما بود يا منصور ضابطيان؟

از منصور ضابطيان بود.

و سوال آخر؛ راديو هفت تا کجا ادامه دارد؟

ما رويه‌اي داريم و آن اين است هر جا احساس کنيم برنامه به اوج‌اش رسيده است، اصراري براي ادامه آن نداريم و برنامه را تمام مي‌کنيم.

 
طنين ترنم يک عاشقانه آرام بخش
 

پر زدن در دنياي نوشته‌هاي مارال دوستي، نويسنده «راديو هفت»

مي‌گويند اين نوشته‌ها هستند که رمز پنهان موفقيت يک برنامه تلويزيوني هستند. مارال دوستي، دختر جوان و خوش قلمي است که با نوشته‌هايش سند موفقيت بسياري از برنامه‌هاي تلويزيوني و راديويي را امضاء کرده است. او نويسنده اول برنامه راديو هفت است که متن‌هاي زيبايي که از لسان هنرمندان و چهره‌هاي برنامه به گوش‌تان مي‌رسد از قلم او خلق شده است. گفت‌و‌گوي صميمانه جيم با مارال دوستي، نويسنده راديو هفت را از نظر خواهيد گذراند.

مارال دوستي را همه با نوشته‌هايش مي‌شناسند...

به نظر من آدم‌ها همه به يک دسته تقسيم مي‌شوند! کساني که مي‌نويسند و کساني که مي‌نويسند! در مورد نوشتن من چند سالي است که در راديو و تلويزيون مي‌نويسم و اگر نوشته‌اي را مردم دوست داشته باشند، يعني اين‌که من کارم را درست انجام دادم و اگر اين‌گونه نباشد من از همين‌جا از مردم عذرخواهي مي‌کنم.

در نوشتن چه براي‌تان از همه مهم‌تر است؟

به نظر من اين‌که چه کسي قرار است متن را بخواند خيلي مهم است. کسي که متن را مي‌خواهد بخواند جنسيت‌اش، صدايش و... تعيين کننده لحن ما در نوشتن است. يعني يک خانم بخواهد متن را بخواند شما از يک سري واژه‌ها نمي‌توانيد استفاده کنيد يا مثلا يک فرد مسن بخواهد متن را خوانش کند، ماجرا فرق مي‌کند.

جنس نوشته‌هاي‌تان در راديو هفت چگونه است؟

خيلي نمي‌توان تفکيک کرد ولي ما داريم سعي مي‌کنيم يک عاشقانه آرام بخش داشته باشيم، بيشتر از هر چيزي ويژگي‌مان آرامش بخش بودن متن‌هاست. طبيعي است که اگر بخواهيم تفکيک کنيم ترجيح‌مان اين است که با هر متني يک ذره‌بين بگذاريم براي واقعيت، آرامش و آموزش!

پس با اين تفاسير راديو هفت از شما يک متن عاشقانه آرامش بخش مي‌خواهد. فکر مي‌کنيد چه‌قدر در رخ دادن اين اتفاق موفق بوده‌ايد؟

اميدوارم که خيلي حرفم جاه طلبي نباشد ولي به نظرم در راديو هفت ما توانستيم به آن نقطه‌اي برسيم که ادعا کنيم خوب هستيم. من فکر مي‌کنم از هدف‌مان خيلي دور نيستيم.

در متن‌هاي مارال دوستي يک حس غريب وجود دارد. دوست داريم خودتان اين حس را براي‌مان تعريف کنيد...

ببينيد من در زاويه دوربين شما نيستم و اجازه دهيد هر حسي که از متن‌هاي من به مخاطب انتقال پيدا مي‌کند را من اسمي روي آن نگذارم. شايد از يک نوشته من، يک نفر حس غريبي احساس کند و من حس آشنايي! زيبايي نوشتن در همين است. به نظر من به هر نوشته‌اي شما از ظن خودتان نگاه مي‌کنيد.

گفتيد آدم‌ها به يک دسته تقسيم مي‌شوند؛ کساني که مي‌نويسند! براي آن‌ها چه حرفي داريد؟

اين يک نوع درد دل است؛ اين‌که چه قدر خوب است کتاب مي‌خوانيم! چه قدر خوب است فيلم مي‌بينيم! چه قدر خوب است از اطلاعات دور نمي‌مانيم! در نتيجه فکر مي‌کنم همه بهتر از من مي‌دانند چه قدر کتاب و فيلم در نوشتن و حرف زدن موثرند.

ارنست ميلر همينگوي در زندگينامه‌اش اشاره به ترسي شگفت‌انگيز مي‌کند که نويسندگان از کاغذ سفيد و قلم دارند. روزي که نويسندگي را شروع کرديد اين ترس را داشتيد؟

نه، واقعا هرگز نويسندگي براي من روزي نبوده است که شروع شود. همه آدم‌هايي که مي‌نويسند، نوشتن براي‌شان روز ندارد.

يک روزهايي در نوشتن براي نويسندگان پيش مي‌آيد که نوشتن‌شان نمي‌آيد و نوشتن اذيت‌شان مي‌کند. شما در آن زمان‌ها چه کار مي‌کنيد؟

شايد چون آن‌ها آدم هاي خيلي بزرگي بودند نوشتن‌شان نمي آمده است! /مي‌خندد/ ولي من هيچ‌وقت اين حس را نداشتم. البته ببينيد شما زماني که يک متني را براي يک برنامه مي‌نويسيد که 3 دقيقه است ديگر خيلي اين موضوعيت ندارد اما زماني که يک داستان يا نمايشنامه مي‌نويسيد ديگر شما درگير شخصيت‌ها مي‌شويد و اين شخصيت‌ها هستند که براي شما تصميم مي‌گيرند.

 
جهان راديو هفت جهان اشاعه فرهنگ است
 

يادداشت شفاهي «بابک حميديان»

اول از همه بايد به خوانندگان عزيز اين توضيح را بدهم که اگر من را در برنامه «راديو هفت» هر از گاهي مي‌بينند، به‌خاطر شخص منصور ضابطيان است. منصور ضابطيان در طي اين سال‌ها کار مطبوعاتي را به حرفه‌اي‌ترين، هنرمندانه‌ترين و به بي‌حاشيه‌ترين شکل ممکن‌اش انجام داده است که دوستي با چنين شخصي براي من يک دوستي مطلوب است در نتيجه وقتي يک دوست حرفه‌اي براي خواندن يک قصه يا يک قطعه شعر از من دعوت مي‌کند، با فراغ بال مي‌پذيرم. البته يک دليل ديگر اين همکاري هم اين است که من اصولا از بچگي به کتاب خواندن عادت وافر داشتم و بخش اعظمي از خانه من را کتابخانه بزرگ منزلم تشکيل داده است. من زندگي‌‌ام ادبيات، شعر، فيلم ديدن و کارم است. يعني سعي کرده‌ام زندگي‌ام را بين اين چهار، پنچ عنصر تقسيم کنم. کتاب عضو لاينفک زندگي من است، پس در نتيجه زماني که کاري مثل کار راديو هفت به من پيشنهاد مي‌شود که در راستاي ارتقاء سليقه ادبي مخاطب است، من با ديده و جان آن‌را مي‌پذيرم و به هر حال حس مي‌کنم حضور آدم‌هايي مثل ما که به لطف خداوند سالي يکي، دو فيلم کار مي‌کنيم و مردم ما را دوست دارند مي‌تواند مردم عزيز را به کتاب‌خواندن، خوب گوش‌دادن، به موسيقي گوش دادن و شعر خواندن عادت دهد و جهت زندگي‌شان را به سوي کتاب خواندن سوق دهد. اصولا خوب نيست آدم اين را بگويد ولي چاره نيست بايد با واقعيت‌ها رو‌به‌رو شد، ملت ما کتاب‌خوان نيست! مردم ما اصولا از کتاب خواندن غافل هستند در نتيجه وقت آن‌ها بيشتر معطوف به رسانه تصوير است. در نتيجه زماني که تو با يک ترفند حرفه‌اي بتواني از قالب دنياي تصوير که دنياي مطلوب تماشاچي است مبلغ ادبيات باشي، بسيار مفيد و مثمرثمر است. منتها نه 2 سال! انشاء‌ا... جان منصور ضابطيان همواره پايدار باشد تا بتواند اين برنامه را 20 سال بدون حاشيه و دردسر پيگيري کند، آن‌موقع مي‌توانيم جمع‌بندي کنيم که آيا اين برنامه توانسته در سليقه مخاطب تاثير بگذارد يا نه؟! به اعتقاد من تاثير روي سليقه مخاطب بسيار زمان‌بر است. در 2، 3 سال نمي‌توان قضاوت کرد اما همين که مردم دارند اين برنامه را مي‌بينند يعني اين‌که سازندگان دارند درست عمل مي‌کنند و مسير صحيحي را در پيش گرفته‌اند. راديو هفت يک مجله تصويري است و جهان راديو هفت، جهان تصوير نيست! جهان اشاعه فرهنگ است!

 
راديو هفت موسيقيايي‌ترين برنامه سيما
 

يادداشت شفاهي «حميد حامي»

راديو هفت يک برنامه فرهنگي است که من افتخار مي‌کنم در اين برنامه حاضر هستم. زماني که به من پيشنهاد حضور در تلويزيون و خواندن براي هر برنامه‌اي را بدهند مطمئنا يک‌سري شاخص‌هايي را در نظر مي‌گيرم تا در اين برنامه حاضر شوم، راديو هفت و منصور ضابطيان ويژگي‌هايي را که من به خاطر آن به يک برنامه تلويزيوني بروم، داشتند.

من ابتدا با منصور ضابطيان آشنا نبودم اما بعد از آن که براي راديو هفت به اين برنامه دعوت شدم، فهميدم که منصور چه شخصيت فرهنگي و منحصر به فردي دارد. او و گروه راديو هفت، موسيقي و فرهنگ را خوب مي‌شناسند و براي من که با موسيقي سر و کار دارم بسيار مهم است که يک گروه حرفه‌اي آمده‌اند و برنامه‌اي ساخته‌اند که به اعتقاد من خوب کار فرهنگي را مي‌شناسد و حرفه‌اي هستند. شايد حضور من در راديو هفت يکي از افتخارات دوران کاري‌ام باشد و از اين راضي هستم که در راديو هفت خوانده‌ام.

هميشه آرزو داشتم يک شبکه موسيقي داشته باشيم که بتواند بهترين برنامه‌هاي فرهنگي را در قالب موسيقي به مخاطب نشان دهد. چيزي شبيه راديو هفت اما خب هيچ وقت شايد اين اتفاق نيفتد. راديو هفت آن موقعيتي بود که من به دنبالش بودم، يک ورژن کوچک شده از آن شبکه تلويزيوني که به عنوان يک نفر که در عرصه موسيقي فعاليت مي‌کند، آرزوي من بوده است. شايد بتوان به جرات گفت راديو هفت بهترين برنامه موسيقيايي سيماست که با مدد گرفتن از مرز فرهنگ و موسيقي سعي بر آن داشته تا يک آرامش فرهنگي را به جامعه پرتلاطم‌مان هديه کند. وقتي براي راديو هفت اجرا مي‌کنم احساس خوبي دارم و اين براي من بسيار حائز اهميت است. اينکه عده‌اي هستند در اين شرايطي که خيلي‌ها موسيقي حرفه‌اي را نمي‌شناسند، موسيقي را مي‌شناسند و يک برنامه مبتني بر موسيقي مي‌سازند، فرصت مغتنمي است.

راديو هفت با آيتم‌هاي کوتاه، کوتاه‌اش که همواره آميخته با موسيقي است آخر شب اين امکان را به مخاطب مي‌دهد تا با استفاده از انتخاب‌هاي خوب موسيقي به آرامش شبانه برسد. راديو هفت را دوست دارم و خوشحالم از اين‌که در گروه بچه‌هاي راديو هفت مي‌خوانم.

در پناه مولا باشید

 
 
ر ا د ي و 7
رادیو۷ نام برنامه ای است که هرشب به جز جمعه ها از شبکه آموزش پخش می شود.راديو هفت  تقریبا در طول برنامه از 10 تا 15 موضوع کوتاه چند دقيقه‌اي تشکيل مي‌شود که به مخاطب آرامشي شبانه را می دهد.

حضور ۶مجری برای هرشب با موضوعی متفاوت و همچنین قطعه ها وشعرها از زبان هنرمندان و چهره ها ی محبوب باعث جذابیت بیشتر برنامه شده است.

زمان پخش: هرشب به جز جمعه ها ساعت۱۱تا ۱۲شب

این برنامه به تهیه کنندگی: منصور ضابطیان- محمد صوفی می باشد

کارگردانان: منصور ضابطیان- محمد صوفی

طراح: منصور ضابطیان

نویسندگان: نیلوفر تهران فر(لاری پور) - شرمین نادری - امیرعلی نبویان - پوریا آذربایجانی - ساناز اقتصادنیا-احسان عمادی - زهرا الوندی - زهرا درمان و فریناز مختاری و رضا فیاضی

شماره تماس:22652636- 22652719
پیامک : 30000704
ایمیل: radio7@irib.ir
صندوق پستي: 3355-14155